دفترچه شخصی سید محمد امین هاشمی

یک دفترچه مجازی برای یادداشت روزمرگی ها ، خاطرات ، تفکرات ، نظرات شخصی و ...

74/90: وقتی خسته شدی نمیر، استراحت کن!

همون شنبه مطمئن بودم این هفته هفته پرباری خواهد بود

حتی نوشتم

ولی منتشر نکردم

گفتم بذار بره جلو مطمئن بشم بعد...

 

حالا نکته بعدیش چیه؟

برای اینکه درصد احتمال پربار بودن هفته رو افزایش بدم، از جمعه عصر شروع کردمش!

 

اینو من خیلی وقته یاد گرفتم:

 

1- اگر میخوای کاری کنی به معنی واقعی کلمه همیییییییییییین الان یه کاری براش بکن حداقل و برنامه انجام کاملش رو هم هرچه سریعتر بچین

بی خودی عقب ننداز

شنبه بشه، ساعت کوفت بشه، شر و وری که دارم میبینم تموم بشه بعد ...

 

2- همیشه یه کم قبل از برنامه ریزیت شروع کن 

هم حست بهتره

هم اگر مشکلی پیش بیاد عقب نمیافتی و بازم طبق برنامه پیش میمونی

 

3- همیشه منتظر باش گند بخوره توی برنامه ات

یعنی ناراحت نشو

جمعش کن

تغییر بده برنامه رو، اصلاحش کن

 

به قول یه بنده خدایی

وقتی خسته شدی نمیر، استراحت کن!

  • ۱ نظر
    • امین
    • دوشنبه ۱۴ شهریور ۰۱

    73/90: برنامه این ماه...

    این ماه مجددا همایش دیگه ای داریم که اینبار به جای استرس مشکل در برگزاری، به فکر خفنتر برگزار کردنشم

    البته که ادم وقتی خیالش از یه جا راحت میشه، از همونجا ضربه میخوره :-)))

     

    میگم که اگر ترکید بگم من این روزا رو پیش بینی میکردم :-))

     

    خلاصه که این ماه این قضیه رو داریم

    یه داستانی هم ماه هاست بهش فکر میکنم برای فروش بیشتر جلسات مشاوره

    اونم میخوام استارت کنم

     

    و یه فکری هم برای فروش بیشتر دوره رو حدود 3 ماهه دارم که اونم این ماه لانچ میشه

     

    خلاصه که بلافاصله بعد از پست دیروز که پر از غر از وضعیت مملکت بود، رفتم سراغ راه های فرار به جای غر زدن

    بریم ببینیم میشه به امید خدا

    با کار زیاد

    تلاش فراوان

    ایده های ناب

    عرق جبین

    کمک تمامی مقدسات ادیان ابراهیمی

    و قص علی هذا...

    موفق به میشیم وضعیت فعلی رو حفففففففففففففظ کنیم یا خیر مجبور به عقب نشینی هستیم...

     

    حالا دور از واقع نگری! یه درصد امکان رشد هم هست بلاخره

    ادم به امید زنده است دیگه

    چه میشه کرد

     

  • ۰ نظر
    • امین
    • يكشنبه ۱۳ شهریور ۰۱

    72/90: این روزهای بازار...

    از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون...

    وضعیت بازار در شش ماهه دوم سال برای من جدیده

    خاصه

    صد البته که از بد بودن

     

    من همیشه پیش فرضم در این شرایط اینه که لابد من توقعم بالا رفته

    ولی با عدد و ارقام هم بدتر شده

     

    یعنی درامد کمتر، خرج ها بیشتر

    بیشتر که چه عرض کنم...

    نه 20-30% بیشتر که خوب خیلیه همینم

    بلکه 150-200% بیشتر!!!!

    عجیب و غریب

    سفر تعطیل، گردش و تفریح بیرون حداقل، خرید برای خونه خیلی با دست و پا لرزیدن و در اخر هم...

     

    طی حدود 5-6 سال کار کردن فریلنسری و بعدم تشکیل تیم و ...

    الان در وضعیتی هستم که اگر بخوام بتونم از پس گرونی ها بر بیام و راحت مثل قبل و حتی بهتر زندگی کنم

    ولی نگرانم که از این هم گرون تر بشه

    نگرانم که ... مطمئنم قراره بشه

     

    پس مجبورم سرمایه گذاری و کار و ... رو تقریبا مثل 5 سال پیش دو دستی بچسبم که عقب نرم

    که عقب نرم

    که عقب نرم

     

    چقدر سوزش داره این

    ادمیزاد باید تلاش کنه که جلو بره

    نه عقب نره

    به خاطر اشتباه دیگران...

     

    بگذریم

    غیر بی جا نزنیم

    وضعیت اینطوریه

    و من عصبانی نیستم، ناراحتم

    نه زیاد

    یه کوچولو اون ته دلم انگار دلم میسوزه که از جایی دارم میخورم که خودم انتخابش نکردم

  • ۰ نظر
    • امین
    • شنبه ۱۲ شهریور ۰۱

    71/90: سه تا نکته توی فارکس

    سه تا نکته رو با هم توی فارکس یاد گرفتم

    توی این یکی دو روز

     

    و سه تاش کنار هم جدا و انصافا یه حل اساسی بهم داده

    خیلی لذت بخش تر شده برام کار

    خیلی بهتر میتونم ازش استفاده کنم

     

    امیدوارم این حس یادگیری خیلی کوتاه مدت نباشه و یه پله ای بشه که بتونم برم روش وایسم!

    یعنی بعده ها هم بتونم بگم خوب من در این حد رو بلدم، اینقدر رو میتونم سود کنم، حالا واسه بیشتر شدنش بیشتر تلاش کنم

     

    امیدوارم اینطور باشه

    بریم ببینیم چطور میشه

  • ۰ نظر
    • امین
    • جمعه ۱۱ شهریور ۰۱

    70/90: درخواست کن

    جالبه که همیشه "دادن" محبت ادما رو به شما بیشتر نمیکنه

    خیلی وقتا باید شرایطش رو فراهم کنی که اونها بهت چیزی بدن

    درخواست کنی حتی

     

    در حوزه ای که براشون فراهم باشه به خصوص

    این قضیه دو تا بعد داره:

    1- چون طرف یه کاری واسه شما کرده براش جایگاه ارزشمند تری پیدا میکنی (مثل وقتی که مثلا یه گلدون رو ده سال نگه داری کردی و میشکنه خیلی حس بدتری داری تا یه گلدون که کنار یه مغازه داشتی رد میشدی افتاد شکست)

    2- چون برات یه کاری کرده احساس نزدیکی و صمیمیت و راحتی بیشتری میکنه و حتی به خودش راحتتر اجازه میده اونم از شما چیزی بخواد که خوب این رفت و امد دو طرفه خودش مجددا شرایط بینتون رو میتونه هی بهتر کنه

     

    شاید خیلی بدیهی و ساده باشه

    ولی برای من خیلی زمان برد تا یاد بگیرم

    نوشتم شاید یه نفر اینطوری سریعتر یادش گرفت

     

    در اخر

    همه اینا تجربیات نصفه و نیمه منه و ممکنه مثل چی اشتباه باشه

    گفتم سلب مسئولیت کنم در اخر :-))

     

  • ۲ نظر
    • امین
    • پنجشنبه ۱۰ شهریور ۰۱

    69/90: یک سال ...

    به واسطه آموزش که بخشی از کارمونه، با ادمای زیادی مواجه شدم که واقعا مشکلات مالی داشتن و دنبال یادگیری راه کسب درآمد درست و حسابی بودن

     

    به خیلی هاشون پیشنهاداتی دادم که از عملی شدنش 99.99% مطمئن بودم

    و بهشون ثابت کردم که این راه مطمئنه

    و قبول کردن

    و انجام ندادن!

     

    ته ته ته همه استدلال ها و بهونه ها و ... این بود که باید 1 سال زمان بذاریم

    خوب مگه درامد مستمر قابل قبول نمیخوای؟ خوب همینه راهش دیگه

     

    نظر من رو در مورد بالا تا پایین این نظام میدونید مسلما

    اگر نمیدونید هم وقتی بهش میگم "نظام" احتمالا میتونید حدس بزنید جزو کدوم دسته ام :-D

    ولی...

    ولی واقعا پیدا کردن کار و کار کردن در حدی که روی خط فقر قرار بگیرید (الان ماهی حدود 12 میلیون هست فکر میکنم) جدا و واقعا و طبق تجربه عملی و شهودی من، کمتر از 12 ماه فشار سنگین رو میطلبه

    البته کمتر از 12 ماه به شرطی که وقتتون ازاد باشه

    اگر هم زمان مجبور به انجام کار دیگه هم هستید، به نسبت زمانی که میذارید بکنیدش 20 ماه، 30 ماه، هرچی ...

     

    خلاصه که زیر 3 سال حتی برای وقتی که کار دائم دیگه ای دارید

     

    حالا یکی میخونه میگه نکشی مارو

    ماهی 12-13 تومن رو اینطوری داری میگی؟ اینکه خیلی کمه

    یکی هم میخونه میگه اووووووووووه نفست از جای گرم بلند میشه 12-13 تومن؟!؟! عمرا

     

    این دیگه دیدگاه شماست

    رسیدن به 12-13 میلیون برای کسی که الان وزارت کار میگیره یعنی یه رشد خوب

    بماند که میتونه قدم اول، از یک مسیر خیلی جذاب تر باشه

     

    احساس میکنم تهش باید بهتون دوره بفروشم:-D

    ولی خوب متاسفانه یا خوشبختانه از این خبرا نیست و صرفا تجربیات و نظراتم رو گفتم

  • ۱ نظر
    • امین
    • چهارشنبه ۹ شهریور ۰۱

    68/90: روز پرجلسه...

    دیروز 10 صبح کلاس داشتم که مالید

    12 و نیم جلسه داشتم که برقرار بود

    البته توی راه چرخ موتور اسنپ پنچر شد و دیر رسیدم و خود جلسه هم نسبتا طول کشید

     

    بعدش اومدم دفتر سریع رفتیم جلسه بعدی...

    یه سری خرده کارها رو درست کردم و یه کم تو فارکس ول چرخیدم و ضرر دادم

     

    ساعت 16 جلسه بعدی

    یه کم خرده کارها رو پیش بردم

    یه کم استراحت کردم و بازم کمی فارکس

    ساعت 19 کلاس پرسش و پاسخ

     

    و از هشت گذشته بود که راهی خونه شدم

     

    این مدل روزا به چشمم نمیاد

    از نظرم مفید نیستن انگار

    ولی عملا هم پول تو همین مسخره بازیاست

    هم خستگیشون از وقتی 10 ساعت پشت کامپیوتر نشستم خیلی کمتره!

  • ۲ نظر
    • امین
    • سه شنبه ۸ شهریور ۰۱

    67/90: یه پنجاه تومن بده

    طرف دو بار زنگ دفترو زده

    بچه ها یه بار باز کردن نفهمیدن چی میگه

     

    دوباره زنگ زده میگه بگید مدیر عامل بیاد!

    از دارایی اومدن؟ از مالیات اومدن؟ چیه قضیه؟

     

    رفتم خودم باهاش صحبت میکنم میبینم همینجوری ترکی تند تند داره میگه

    میگم لطفا فارسی بفرمائید من متوجه نمیشم

     

    بعد شروع کرد قصه که من از فلان جا اومدم و اینا

    گرفتم که قضیه چیه

    بعد میگه یه 50 تومن به من بده برم صبونه بخورم...

     

    خوب ببین اینجا چندتا چیز تو سرم میگذره

    یکی دروغ هایی که خودم شنیدم (دم پارک لاله 6-7 سال پیش یکی که ظاهرا نا نبینا بود گفت یه کرایه تاکسی به من بده من برم بهش ده تومن دادم چند دقیقه بعد کار پیش اومد دوباره برگشتم دم پاک دوباره بهم گفت یه کرایه تاکسی به من بده برم خونه :-)) اسگلم کرده بود)

    دروع هایی که دیگران شنیدن و تعریف کردن برام (بشیر میگفت داشتم میرفتم دیدم کنار خیابون یکی نشسته به حالت گریه و زانوهاشو بغل کرده و جلوش یه ترازو شکسته است... دلم سوخت یه پولی دادم بهش فرداش اومدم دیدم دوباره همونجاست با همون ترازو شکسته تو همون پوزیشن:-)) نامردا رو ببینا)

    یکی هم اینکه من به واسطه محل زندگیمون کسانی که واقعا نیازمند هستن زیاد دیدم و میبینم اونا از این رفتارا ندارن

    خیلی ابرومندتر از این حرفان

    خانومه خودش تو خونه مردم کار میکنه بچه هاشم کار میکنن حالا کسی اگر با واسطه یه کیسه برنجی چیزی ببره براشون شاید قبول کنن

    اینطوری نیستن که 

     

    خلاصه که تهش با اینکه داشت حالم از خودم بهم میخورد که منطقم اجازه نمیده بهش کمک کنم ردش کردم رفت

    حالم بده واقعیتش

    چون کمک نکردم بهش

    میتونستم بکنم و نکردم

     

    و حالم بد میشد اگر کمک میکردم

    چون میدونستم داره به احتمال 99% منو خر فرض میکنه

     

    شرایط بدی میذارن ادمو...

    خدا لعنت کنه همه اونایی که با دروغ و دغل به خاطر دو زار بیشتر با احساسات مردم بازی میکنن

  • ۱ نظر
    • امین
    • دوشنبه ۷ شهریور ۰۱

    66/90: کار دیروز... کار امروز...

    کارای دیروز به طرز خوبی پیش رفت الحمدالله

     

    واسه امروز لیست کارها یه مقدار بیشتر شد و شدش این:

    آپلود ویدیو یوتیوب

    آپلود ویدیو 5شنبه داخل هاست دانلود و اسپات + دادن لینکش به علیرضا برای ایمیل کردن با سرویس پاکت

    جلسه ویزا کارت (لیست چیزایی که گفته بود رو بردارم)

    هارد رو بردارم با خودم بیارم برای دوشنبه (این کار نیست صرفا یادداشته که یادم نره)

    نهایی کردن زمان و مکان همایش شهریور

    ضبط ویدیوهای کادو و ضبط ویدیو دایرکتوری که قول دادم اصلی هاش هست

    لایو با مهدی ساعت 20

    کلا چندتا ضبط ویدیو دیگه هم نوشته بودم توی یادداشت هام از جمله معماری URL و سرچ اوپریتور ها

     

     

    که احتمال قوی بازم بهش اضافه خواهد شد...

     

    اون جلسه که وسطش دارم حضوری هست متاسفانه و ما هم که زیر پونز نقشه ای پس زمان زیادی هم رفت و امد لعنتیش میبره

    اگر با اسنپ نرم و با مترو برم، یه کاری هم میتونم توی راه بکنم

    اپر با اسنپ برم هم که با توجه به اینکه من فقط موتور میگیرم، فقط میشه اهنگ گوش داد و لذت برد

  • ۰ نظر
    • امین
    • يكشنبه ۶ شهریور ۰۱

    65/90: یه ذره لیست کار بنویسیم ...

    یه مدته لیست کار ننوشتم اینجا...

     

    کارای امروز به شرح زیره بریم ببینیم چطور پیش میره:

    1- تحقیق کلمه کلیدی آقای عسگری

    2- جلسه در مورد همایش شهریور و شروع پیدا کردن جاش

    3- جلسه با علیرضا در مورد کارا به خصوص شروع مجدد فروش جشنواره

    4- تماس ها و جلسات پروژه ها

    5- پیام ها و سوالات به خصوص دایرکت

    6- آپلود ویدیو پرسش و پاسخ دیشب

    7- چیدن برنامه وبینار رایگان که قرار شد بذاریم

    8- ارسال کارهای مالی

    9- کارهای مستراستیت

    10- شبم قرار شد یه جلسه با کریمی داشته باشم و بعدشم دسته جمعی بریم بیرون

     

    برای یکشنبه هم ضبط ویدیوهای کادو و ضبط ویدیو دایرکتوری که قول دادم اصلی هاش هست

    + جلسه ویزا کارت رو برم

    + لایو با مهدی

    + کلا چندتا ضبط ویدیو دیگه هم نوشته بودم توی یادداشت هام از جمله معماری URL و سرچ اوپریتور ها و . ...

     

    دوشنبه هم یکی کلاس فارکسم هست و دو تا جلسه هم داشتم که یکیش با اون پسره ایران آموزشگاهیه بود اون یکی هم جدا یادم نمیاد! شبشم که کلاس پرسش و پاسخ دارم

     

    توی همه این روزها و باقی روزا کلا دیدن آموزش های فارکسم هست که اگر دو شنبه به بعد باشه بهتره

  • ۰ نظر
    • امین
    • شنبه ۵ شهریور ۰۱