دفترچه شخصی سید محمد امین هاشمی

یک دفترچه مجازی برای یادداشت روزمرگی ها ، خاطرات ، تفکرات ، نظرات شخصی و ...

بی شرف ها

اگر بلایی که سر دانشجوهای شریف اوردن و دیدی و هنوز "شک" داری حتی، مطمئن باش بی شرفی

به لقمه ای که خوردی شک کن

به نطفه ات شک کن

 

 

زاهدان رو گفتی تروریستن

تبریز رو گفتی پان ترکن

تهرانی ها رو گفتی پلیس کشتن

 

بچه های شریف چیکار کردن هان؟ بچه های شریف چیکار کرده بودن که اینطوری وحشیانه محاصره و بعدم قلع و قمع شدن

  • ۱ نظر
    • امین
    • دوشنبه ۱۱ مهر ۰۱

    اگر فکر میکنید بی خودیه...

    اتش زدن سطل اشغال نعمته

    وقتی گاز اشک اور زده باشن جلو پات و چشمات که هیچ، پوست صورتت هم داره میسوزه و کم مونده بالابیاری

     

    کندن تابلوها و بستن خیابون باهاشون نعمته

    وقتی یگان ویژه و بسیجی ها موتور سوار، با شاتگان و ساچمه ای و پینت بال پشت سرت راه افتادن و تق تق تق تیر میزنن انگار اومدن شکار!

     

    این کارا الکی و از سر خرابکاری نیست

    دفاعه

    دفاع

     

    همونطور که "امت رسو الله ص" در کمال امنیت اومدن قربون رهبرشون رفتن، اگر امنیت مردم هم تامین میشد تا بیان بگن این نظام رو نمیخوان، مجبور نبودن اینطوری از خودشون دفاع کنن که کسی نگران ضرری باشه که به اندازه یک میلیاردمه یکی از اختلاس های اقایون هم نیست

  • ۱ نظر
    • امین
    • يكشنبه ۱۰ مهر ۰۱

    وسط باز...

    توی این وضعیت مملکت وسط بازی واقعا کار کثیفیه

     

    وسط بازی یعنی نه اینطرفی باشی نه اونطرفی ""چون"" (این چونش خیلی مهمه) نگران منافعتی

    اونی که نمیدونه و وسط بازی میکنه یا واقعا درکش پایینه یا جدی جدی نیست تو اجتماع وگرنه وسط بازی بدون منافع توی این وضعیت خیلی عجیبه

     

    این چندوقت هم توی خیابون بودم هم توی توئیتر بودم هم توی جمع بچه های طرفدار جمهوری اسلامی

    حرف همه رو شنیدم و واقعیت ها رو هم با چشم خودم دیدم و با خیال راحت کیلومترها از خط وسط فاصله گرفتم

     

    یه عده دغدغه اشون و ناموسشون شده چندتا سطل اشغال اتیش گرفته

    که همه اشون با هم به اندازه یکی از اختلاس های اول انقلاب تا حالا هزینه اش نمیشه

    یا به اندازه اون اتوبوس هایی که برای انقلاب 57 به اتیش کشیده شد

    یا به اندازه ...

     

    یه عده دغدغده اشون پلیس هایی هست که کشته شدن

    عزیزان، عراقی ها هم زن و بچه داشتن

    جوون بودن

    ادم بودن

    مردم نباید میکشتنشون؟ 

    ریاضی رو در حد اول ابتدایی بلد باشی کافیه، اول و دوم بدونی چیه کافیه

    اول که ازت کشتن، تو به عنوان گروه دوم ازشون بکشی میشه "دفاع"

     

    ابان 98 خودشون گفتن 230 نفر:

    https://www.isna.ir/news/99031207389/%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%AF%D8%AB-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DB%B2%DB%B3%DB%B0-%D9%86%D9%81%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86-%DB%B2%DB%B0%DB%B0%DB%B0-%D9%86%D9%81%D8%B1

     

    باشه 1500 نفر بود

    230 نفر از مردم رو ابان 98 کشتن

     

    اگر کسی بگه همه مردم از دم گله گوسفند هستن خیلی مودبانه تره تا بگه پلیس مردم رو در اعتراضات بکشه ولی مردم پلیس رو نه

    جالبه واقعا

     

     

    این جمله رو دارم از ایسنا کپی میکنم از همون لینک بالاتر:

    ۲۳۰ کشته در مجموع داشتیم که۶ نفر از ماموران بودند.

     

    224 به 6 

    اختلاف مظلوم های دو طرفه

    این برای دست از وسط بازی برداشتن کافی نیست؟!

    بله چیزی داریم به اسم قصاص که در جاهای زیادی پذیرفته شده

    هرجا هم پذیرفته شده نباشه، جمهوری اسلامی و طرفدارهاش حق ندارن بگن بده

    نوید افکاری رو به همین "اسم" اعدام کردن دیگه

     

    واقعا حوصله ام نمیرسه بیشتر از این توضیح بدم

    حالم بد میشه از توضیح بیشتر این بدیهیات

    تا کی باید ادامه داد؟

    تا کی باید هی گول خورد سر بزنگاه های حساس؟

     

    88 کسانی که میخوان نظام رو بکشن پایین، چا میشن میرن خیمه امام حسین ع اتیش میزنن؟؟؟؟؟

    اخه اگر منفعلت طلب باشن و دنبال حکومت و ... که باید اکثریت مردم رو با خودشون همراه کنن

    ما اون موقع گفتیم امثال هولدن گفتن نه زیادی تخیلیش کردی

    حالا که الحمدالله خود احمدی نژاد که خودش اون موقع پشت ماجراها بود گفت اینطور بوده

    خداروشکر

     

    وقتی میگم همه چیز مثل روز روشنه یعنی همین

  • ۱ نظر
    • امین
    • چهارشنبه ۶ مهر ۰۱

    بدترین روز تولد

    تا امروز یادم نمیاد هیچ سالی به اندازه امسال از روز تولدم ناراضی باشم

    شخصی، خانوادگی، کاری، مملکت ...

    همه چیز ناراحت کننده

    همه چیز بد

    همه چیز ...

     

    حال بد شخصیم به نظرم به خاطر بحث های خانوادگی و کاری هست بیشتر

    و در مورد مملکت هم کار خاصی از دستم بر نمیاد و اونهایی که بر میاد رو تا حدودی دارم انجام میدم

     

    در مورد خانوادگی هم یکی دو تا کاری کردم، یکی دو تا کار دیگه هم گذاشتم توی برنامه ام که در همین روزهای اخیر بکنم

    در مورد کاری اما...

    ترجیح میدم تمرکزم رو بذارم روی همین

    بلکه این راه نجاتم بشه

    تا امروز که اصلی ترین راه نجاتم از شرایط بد و و ورودم به شاریط خوب اکثرا همین پول بوده

  • ۲ نظر
    • امین
    • دوشنبه ۴ مهر ۰۱

    90/90: happy ending

    اسم بلاگ قبلیم happy ending بود

    پایان خوش

     

    پایان خوشی نداشت خیلی

    این سری نوشته های این وبلاگ هم پایان خوشی نداشت

     

    میخواستم 90 روز بنویسم تقریبا نوشتم

    حالا این وسطا چند روزی هم از دستم در رفت ولی به هر حال کار انجام شد

     

    و از شانس اخرش خورد به ...

  • ۲ نظر
    • امین
    • شنبه ۲ مهر ۰۱

    88/90: دیگه حالم از همه چیز این مملکت به هم میخوره

  • ۱ نظر
    • امین
    • جمعه ۱ مهر ۰۱

    89/90: یه روز بد میاد ...

    میگن روز خوب اومدنی نیست، باید بیاریش

    ولی جالبی روزهای بد اینه که نشستی تو خونه اتون یهو یکی ازتون رو میکشن و روز بد رو برات میارن

     

  • ۰ نظر
    • امین
    • پنجشنبه ۳۱ شهریور ۰۱

    87/90: ورود به کسب و کار

    برای اولین بار هست که مسائل سیاسی و اجتماعی و ... وارد کسب و کارم میکنم

    سه روز تا الان پیج رو تعطیل کردیم برای مهسا امینی

    و ادامه هم داریم میدیم

     

    از تصمیمم راضیم و دوست دارم بازم از این کارا بکنم

    ولی فقط برای فاجعه ها مثل این قضیه

  • ۰ نظر
    • امین
    • چهارشنبه ۳۰ شهریور ۰۱

    86/90: ادم خوب

    خیلی بدم میاد که گاهی انکار مجبور میشم با ادمای ذاتا خوب بد برخورد کنم

     

    ذات طرف، شخصیت طرف، نیت طرفه % خوبه

    ولی داره اشتباه میکنه و روی اشتباهش تاکید داره

    نمیدونم باید چکار کنم

    یکی دو تا هم از اینا تو زندگیم ندارم که

    خوشبختانه یا متاسفانه ادمای خوب با اشتباه هایی که روی زندگی من تاثیر منفی میذاره، نسبتا زیاد دارم دور و برم 

     

    دلم میخواد خیلی راحت بهش بگم این اشتباهه و رد بشم و همونقدر خوب و مهربون و درست با هم برخورد کنیم

    ولی نمیشه انگار

    نمیدونم

    شاید من به قدر کافی تلاش نکردم

     

    اره

    اصلا شاید من به قدر کافی تلاش نکردم

    چرا بهش بیشتر فکر کنم

    میرم بیشتر تلاش کنم

     

  • ۲ نظر
    • امین
    • سه شنبه ۲۹ شهریور ۰۱

    85/90: روزگار خوب، روزگار بد

    زندگی روزگار خوب و بد داره دیگه

    همینه که هست

     

    من احساس میکنم روزگار خوبم این سالها کمتر از روزگار بدم شده

    شاید بنویسم روزای خوب و بدمو

    امیدوارم که اشتباه کرده باشم

     

    اخه میدونی چیه؟

    روزهای خوبم واقعا خوبن

    ولی روزای بدم معمولا یه وجهیش بده

    مثلا زندگی شخصی بده زندگی کاریم خوبه یا برعکس

    نمیدونم

    خلاصه که خیلی از حدود 3-4 سال گذشته راضی نیستم

  • ۲ نظر
    • امین
    • دوشنبه ۲۸ شهریور ۰۱