دفترچه شخصی سید محمد امین هاشمی

یک دفترچه مجازی برای یادداشت روزمرگی ها ، خاطرات ، تفکرات ، نظرات شخصی و ...

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

همه اش میاد جلو چشمت

نمیدونم چقدر در مورد خوبی های ادم صدق میکنه

ولی یه چیزی که به چشم خودم دارم میبینم اینه که بدی های ادم چطور توی ادمای دور و برش نمود پیدا میکنه

 

من یه مقدار قابل توجهی بی نظمی داشتم و دارم

همیشه هم باهاش مشکل داشتم و به عنوان یکی از بدی های خودم میدیدمش

حالا میبینم که چطور توی زندگیم این بهم ریختگی و بی نظمی حتی بعضا چند برابر بدتر، دیده میشه

 

یعنی زندگی قشنگ میکوبدش توی صورت ادم

که اهای تو که بی نظم بودی و فهمیدی بی نظمی

و فهمیدی بده و فرصت داشتی و درستش نکردی

حالا بیا اینم یه نسخه بدتر از خودت...

 

درستش نکردی

حالا بخور

قشنگ تا درست نشی، تا غولش رو شکست ندی، نمیری مرحله بعد

داستانیه...

 

توی این یکی دو سال، سعیم رو کردم و تقریبا هم موفق شدم که 2-3 تا از این غولها رو شکست بدم

اخلاقیاتی که مدت ها بود داشتم و میدونستم بده ولی ولشون کرده بودم

حالا هم توفیق اجباری پیش اومده که این یکی هم بهش رسیدگی کنم

 

امیدوارم از پسش بر بیام

  • ۱ نظر
    • امین
    • دوشنبه ۲۰ مرداد ۹۹

    هر هدفی دارم میریزم دور

    هدف من برای عید غدیر سال دیگه فقط یه چیزه

     

    بتونم حداقل 30 میلیون پول کنار بذارم که به یه روستایی مثل اینجاهایی که پرشین اورهرد داره توی استوری نشون میده کمک کنم

     

    امسال من حداقل 300 میلیون خرج خونه و عروسی و ... کردم و هنوز هم دارم با قسط و ... باقیشو میدم

    در حالی که یه عده بر اساس بی پولی توی بیمارستان ها مردن

    شب ها گشنه خوابیدن

    از بی پولی خجالت کشیدن

    و ...

     

    و من هنوز اینقدر حیوونم، که میتونم این خونه رو نفروشم و کمکشون کنم

    میتونم صبر کنم تا سال دیگه، تا بهشون کمک کنم

     

    میدونم که میتونم اینجوری زندگی کنم

    نمیخوام ادا در بیارم

    ولی مطمئنم که نمیتونم از این سبک دفاع کنم

     

    هیچ منطقی براش ندارم

    اینکه "اول پایه زندگی خودم رو بسازم بعد به دیگران کمک درست و حسابی کنم" اصلا لبه نظرم قابل دفاع نیست

    اینکه "فعلا ریز ریز و خرد خرد کمک میکنم تا بعد که اوضاع بهتر شد کمک درست حسابی کنم" به نظر قابل دفاع نیست

    و من با همینا زندگی میکنم

     

     

    ولی میدونم که میتونم هر لحظه بهشون فکر کنم

    که هر وقت خواستم یه چیز حتی کوچیکی بخرم، حتی یک پرس غذا بخورم، بهشون فکر کنم

    فکر کردن خالی نه

    فکر کردنی که ادامه اش بشه اینکه اون چیز رو نخرم مگر اینکه برای اونا هم بخرم

    اون غذا رو نخورم مگر اینکه برای اونا هم پولشو کنار بذارم

     

    و واقعیتش من از خودم بدم میاد که میتونم یکی خودم یک نفر بخورم

    و یکی برای هزاران نفر دیگه کنار بذارم! 

    ولی نمیخوام ادا در بیارم

    نمیخوام تصمیمی بگیرم که قرار باشه زیرش بزنم

     

    خدایا به امید خودت

  • ۲ نظر
    • امین
    • شنبه ۱۸ مرداد ۹۹

    بدقولی چیز بدیه خداییش

    معمولا با کسی که قرار دارم 10 الی 20 دقیقه زودتر میرسم

    معمولا طرف مقابلم 10 الی 20 دقیقه دیرتر میرسه

     

    هنوز توی این دو راهیم که اون یک عده محدود رو ناراحت کنم و منم همیشه دیرتر از زمان قرار برم (که عملا سروقت میرسم چون بقیه هم بدقولی میکنن)

    یا من سر اصول خودم بایستم و به خاتطر رعایتش یه درصد کوچیکی از ادم ها رو خوشحال کنم و در اکثر مواقع از بدقولی بقیه اذیت بشم؟

  • ۳ نظر
    • امین
    • چهارشنبه ۸ مرداد ۹۹