دفترچه شخصی سید محمد امین هاشمی

یک دفترچه مجازی برای یادداشت روزمرگی ها ، خاطرات ، تفکرات ، نظرات شخصی و ...

۱۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

257

وقتی بهش خوش میگذره ، بهم بد میگذره

وقتی بهش بد میگذره ، بهم خوش نمیگذره

فقط دلم خنک میشه


وقتی  دلم خنک میشه

حس خوبی بهم میده

حسشو دوست دارم

در حدی نیست که انچنان بهم خوش بگذره

ولی خوب همین که دلم خنک میشه کلیه

خداروشکر


  • ۴ نظر
    • امین
    • دوشنبه ۳۰ بهمن ۹۶

    258

    this life

    اگه میدونید جمله کاملش چیه مشکل خودتونه
    من چیزی نگفتم

  • ۰ نظر
    • امین
    • يكشنبه ۲۹ بهمن ۹۶

    259

    یک نفر توی این زندگی اهمیت واقعی به من داده باشه مامانمه

    بعد رفیقمه و بابام (در یک سطح)

    و ...

    همین دیگه

    و تمام 

  • ۱ نظر
    • امین
    • شنبه ۲۸ بهمن ۹۶

    260

    دو ماه دیگه زیر 200 میشه

    تبریک؟ تسلیت؟

    فرقی هم میکنه؟


  • ۵ نظر
    • امین
    • جمعه ۲۷ بهمن ۹۶

    261

    Fingilishi benevisam aziat mishid moghe khondan?

    fek konam beshid

    vase hamon fingilish neveshtam :-دی


    hamishe vasat matn farsi :-D Mizashtam

    goftam vasat matn fingilish :-دی BEZARAM befahmid man chegadr khavanm



  • ۱ نظر
    • امین
    • پنجشنبه ۲۶ بهمن ۹۶

    262

    اول خوبیشو بگم یا بدیش؟ اول بدیش


    بدیش اینه که من ارتباط برام مهمه ، یعنی نیاز به دوست دارم

    نیاز به یک رفیق

    به یکی که باهاش معاشرت داشته باشم

    توی هر جا

    یه رفیق ، همه جا نمیتونه دنبالت باشه

    توی اونجایی که نمیتونه دنبالم باشه باید یکی رو داشته باشم

    این بدیشه


    خوبیش اینه که یه دونه کافیه

    یه جوری جورش میکنم

    یه جوری رد میشم میره

    خوبیش اینه که معمولا یه نفر رو پیدا میکنم

    خوبی دیگه اشم اینه که خیلی برام مهم نیست این یه نفر دوستیش چقدر عمق داره

    جلوم یه ذره ظاهر داری کنه کافیه

    یه سلام علیک و حالت چطوره و روزت چطوره و کمک خواست هم بگم بگه که فک کنم جایگاهی تو زندگیش دارم

    در همین حد برام کافیه

  • ۰ نظر
    • امین
    • چهارشنبه ۲۵ بهمن ۹۶

    263

    این همه شعبون بود
    یه بار در ماه میخواستیم رمضون باشه ازش
    همچین میزد به برق که ...
    نخواستم
    دیگه هم نمیخوام
    نمیذارم بفهمه هم که نمیخوام
    سگ خورد

    همون حق داشتن بقیه 
    من میخواستم متفاوت باشم
    من میخواستم خیلی همه چیز خوب باشه
    من گه خوردم بلا نسبت شما

    من تعادل ندارم ، نمیتونم روی یه چیز ثابت قدم وایستم
    تعادل چیز خوبیه
    مثل من نباشید

    من املت هم دوست دارم
    املت چیز خوبیه
    مثل من باشید

    به حول قوه الهی ، زین پس تغییراتی ثابت در من رخ خواهد داد
    قبلا هم تغییراتی داشتم که پاش موندم
    این که چرا گفتم رو هم نمیدونم
    دلم خواست وبلاگمه

    لینکدین رو اوکی کردم ، پروفایل رو هم
    توئیتر رو هم میخوام اوکی کنم
    جمله کوتاه ولی زیاد گفتن رو دوست دارم
    جدیدا هم دوست دارم
    قبلا نداشتم

    دلم میخواد چشمامو ببندم بعد باز کنم ببینم یه سری چیزا تموم شده
    سرم از تو میسوزه

    شایان میگه غیر طبیعی هستی
    میگه شر زیاد میگی
    مگم دلیل هام قانعت نمیکنه
    میگه چرا میکنه
    ولی شر زیاد میگی

    هرچه کردم خودم کردم که لعنت بر خودم باد
    هرچه کردم خودم کردم که لعنت بر خودم باد
    هرچه کردم خودم کردم که لعنت بر خودم باد

    گوش نکردن به نصیحت بده
    به نصیحت گوش کنید
    من گوش ندادم ، شوخی زیاد کردم 
    غلط کردم
    مثل من نباشید




  • ۰ نظر
    • امین
    • سه شنبه ۲۴ بهمن ۹۶

    264

    عکس کلاسم ، روی پروفایل تلگرام بود

    دانشجوهام 15 تا مرد بودن دوتا خانم

    حفاظت پیام داد


    میگه ما با شماها این همه خوش رفتاری میکنیم

    بعد میری هشتگ نه به سربازی اجباری میذاری؟


    مگه من نه به سرهنگ بودن تو گفتم که ناراحتی؟

    سربازی اجباری چه ربطی به خوب بودن و بد بودن توش داره؟

    نمیفهمه اقا

    نــــــــــــــــــمــــــــــــــــــــــیــــــــــفــــــــــــــــــــــــــــتـــهـــــــــــــــــــــــــــــــــمه

  • ۴ نظر
    • امین
    • دوشنبه ۲۳ بهمن ۹۶

    265

    امروز یه مهمونی کوچیکی بریم بعد از مدت ها

    یه مقدار هم کلاسا رو راست و ریست کنیم که بعدا مشکل ساز نشه

    تا روز 265 هم بگذره


  • ۱ نظر
    • امین
    • يكشنبه ۲۲ بهمن ۹۶

    266

    مرخصی گرفتم که بین التعطیلین رو بچسبم به کار
    توی محل کارم الان
    بینش یه گزارش هم بنویسم
    روز 266 در حال رد شدنه

    یه زمانی فکر میکردم این که میگن ادیشون چندین هزار بار تلاش کرد و از نظر عموم مردم ، شکست خورد تا لامپ رو اختراع کنه ،چ حسی برای خودش داشت؟
    خیلی فرقه
    گفتن عدد X هزار بار تا تجربه ی X هزار بار

    قبل از اومدن به سربازی ، میفتم دو ساله دیگه تموم میشه
    الان توشم ...
  • ۰ نظر
    • امین
    • شنبه ۲۱ بهمن ۹۶