دفترچه شخصی سید محمد امین هاشمی

یک دفترچه مجازی برای یادداشت روزمرگی ها ، خاطرات ، تفکرات ، نظرات شخصی و ...

۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

نیم ساعت جلوتر...

یکی از دانشجوهام برام ویندوز 10 اورجینال اورد

منم ویندوزم رو عوض کردم

نمیدونم چه مرگشه که ساعت رو نیم ساعت جلوتر نشون میده

یعنی الان ساعت 3 هست ولی میزنه 3:30

 

میخواستم درستش کنم

ولی واقعیتش حس خوبی داره

به ساعت نگاه میکنم و میگم اوه اوه ساعت 6 شد مثلا

بعد یادم میافته تازه 5:30 شده :-D

 

یک ماهی هست اوضاع همینه

هنوز که عادت نکردم و هنوز برام حس زرنگ بودن، برنده بودن و از این دست حس های خوب داره

 

گفتم از خوشحالی های کوچیکم با خبر باشید

 

  • ۵ نظر
    • امین
    • چهارشنبه ۳۰ بهمن ۹۸

    آرزو شرین / آرزوی تلخ

    توی زندگیم چندین آرزو داشتم و دارم

    آرزوهایی که بابت براورده شدن بعضی هاشون خداروشکر میکنم

    بعضی های دیگه رو، خداروشکر میکنم اما... واقعیتش خیلی هم برام مهم نیست که براورده شدن

    اون زمان مهم بودا

    الان نیست

    مثلا دانشگاه شمسی پور که من خودم رو سرش جر دادم اینقدر بعد نماز صبح نشستم دعا کردم که قبول بشم

    و قبول شدم

    و...

    که چی؟ الان چی شد مثلا؟ واقعا مسخره بود

     

    اون حجم از دعا رو برای فرج کرده بودم مینیمم 100-150 سال ظهور رو جلو مینداخت!

     

    اینا مهم نیست

    مهم اون ارزو هایی هستن که روم نمیشه به خدای خودم بگم ازشون پشیمونم...

    آرزوهایی که به غلط کردن انداختم

    آرزوهایی که شاید از بیخ و بن بد نبودن، ولی به هر حال الان نسخه براورده شده اشون داره اذیتم میکنه

    روحم رو ازار میده

    شده بلای جون هر روز زندگیم

     

    نمیدونم

    شاید اوضاع عوض بشه، شاید بشه اون چیزی که من میخواستم

    فعلا که نیست

    فعلا که نشده

    فعلا که از درون داره میخوردم

     

    من، بعد از اون ماجرا، دیگه هیچوقت (تا امروز که چندین سال میگذره) هیچ چیز رو با اون شدت و غلظت نخواستم

    برای من درسش اینه که هیچ چیز ارزشش رو نداره

    ارزش این همه خواستن

    این همه درخواست

    این همه خواهش

    حتی اگر کسی که ازش خواهش میکنی خدای خودت باشه و خواستن ازش، چیزی ازت کم نکنه

     

    بابت خواهشی که کردم پشیمون نیستم

    نمیدونم

    واقعا نمیدونم چی بگم

    چندین خط رو نوشتم و پاک کردم 

     

    بدجور ذهنم رو درگیر کرده

    خیلی وقتم هست درگیرم

     

    بدترین بخشش اینه که همیشه وقتی به مشکلی میخوردم، میرفتم و با دعا و صحبت با خدا حلش میکردم

    اینبار این کارم نمیتونم بکنم

    روم نمیشه بکنم

  • ۷ نظر
    • امین
    • چهارشنبه ۲۳ بهمن ۹۸

    رویاهای نیمه سوخته

    داشتم دنبال فروم ها و سایت های پرسش و پاسخ ایرانی میگشتم

    برای کارهای سئو از این سایت ها کمک میگیریم

    وارد مباحث تخصصی قضیه نمیشم

     

    خوردم به یک تعداد بالایی سایت که از بین رفتن!

    سایت هایی که قبلا بالا بودن، کار کردن، حتی سئو کردن و دیگه نیستن

     

    حس بدی گرفتم

    بی ارزشی ایده ها

    بی ارزشی رویاها

     

    چقدر فکر و حرف و کار و ... پشتشون بوده و الان...

     

    دلم میخواد از افراد پشت تک تک این سایت ها باخبر بشم

    چیکار میکنن؟

    چیکار کردن؟

    چی شد که سایتشون رو ول کردن؟

    این تجربه شکست براشون مفید بوده یا فقط یه بازی بچگانه بوده؟

     

    یاد سایت (و سایت های) خودم افتادم که بالا اوردم، تولید محتوا کردم، یه کم سئو کردم و ول کردم

    درس هایی که توش بود

     

    مهمترین درسش تا امروز کار برام این بوده:

    آشغال ترین ایده ها و سایت ها و ... که زدم رو اگر تا امروز ادامه داده بودم، الان برای خودشون یک منبع درآمد کامل و چشمگیر بودن

     

    خیلی وقت پیش حدیثی منتسب به امیرالمومنین خونده بودم که در همین رابطه بود

    استمرار کارها

    حتی کارهای کم ارزش

    نتایج خیلی خوبی رو میتونه به دنبال داشته باشه

  • ۰ نظر
    • امین
    • دوشنبه ۲۱ بهمن ۹۸