از همون اوایل که اومدیم تیوان رفتارهای علیرضا برام جالب بود

با همه دوست بود و در عین حال به موقعش درخواست هاش رو هم خیلی محکم پیگیری میکرد

همونجوری با شوخی و خنده و دوستیش

یه بار سر یه سری ماجراها که با تیم ما درگیر شد بچه ها یه مقدار داشتن باهاش تند صحبت میکردن

وسط حرفاشون میپردیم و نمیذاشتم چون میدوسنتم اون صرفا داره انجام وظیفه میکنه

ولی رفتارش برام جالب بود

عکس العملش


یه کارمند ساده اس ، نه شریکه و نه درصدی میگیره نه هیچی

ولی جوری پیگیر کارهای تیوانه که منه صاحب مدیران سایت اینجوری پیگیر کارای مدیران سایت نیستم


چند وقت پیش فهمیدم که عین این شور و اشتیاق و پیگیری های محکم ، از اینکه از طرف بالا دستی هاش بهش میدون کافی برای رشد داده نمیشه ناراحته

از اینکه زحمت میکشه ولی رشد خاصی نمیکنه ناراحته


من مقصر نیستم ولی خیلی ناراحتم کرد

یکی از کارهایی که اگر فرصتش پیش بیاد شدیدا روش پافشاری میکنم استخدام علیرضا توی تیممونه

معمولا توی تصمیمات من از الوهیمی پیروی میکنم و میذارم حرف اون حرف اخر باشه

حتی وقتی خودش ازم میخواد که حرف اخرو من بزنم

چون تجربه داره


ولی اگر شرایطش پیش بیاد در مورد علیرضا حرف اخر رو میزنم و میخوام که استخدام بشه

شرایطش هم اینه که خودش از تیم تیوان خارج بشه

اصلا قشنگ نیست زیر پای نیروی یکی دیگه بشینی

به نظرم داره حیف میشه واقعا


توی تیم ما هاشمی مثل علیرضا میمونه

سعی میکنم هواشو داشته باشم 

الوهیمی هم حواسش بهش هست

هم مالی ، هم رشد ، هم آموزش و هم احترام و جایگاهش توی تیم و پیش مشتری