دفترچه شخصی سید محمد امین هاشمی

یک دفترچه مجازی برای یادداشت روزمرگی ها ، خاطرات ، تفکرات ، نظرات شخصی و ...

235

یه روحانی داخل اینستا نوشته بود من آقای خامنه ای رو دوست دارم
ولی دلیل نمیشه با سربازی اجباری مخالفت نکنم

سربازی اجباری چیز بدیه و ...

آقایون هم از دم موافقت کرده بودن
یکی دو تا از اقایون هم گفته بودن که اجباری خیلی بده ولی نباشه هم نمیشه کاری کرد و ...
خلاصه بحثی بود سر اینکه این چیزی که همه قبول داریم بده "حذف شده" یا "تغییر حالت پیدا کنه" یا چی

این وسط یه خانمی که با عکس پروفایل آقای خامنه ای ، از اینایی که فکر میکنن الان دوشاخه اشون مستقیما به پریز الهی وصله و با کمک حضرت امام اقا مستقیما متصل به سرچشمه علم الهی متصل هستن ، شروه به اظهار نظرات کارشناسی خود نمیدوند

که نه اصلا سربازی باید باشه ، بده به جوونا حرفه یاد میدن!!! بده جوونا رو از بطالت در میارن!!!
بده زیر پرچم اقا امام زمان جوونا رو میبرن! که ایثار کنن

و کلی زرت و پرت دیگه

هرچی میگم خانم محترم به خدا حرفه ای یاد نمیدن ، بابا د لامصب حرفه که اینا تو مغز پوچ تو کردن اولا که یک سال نشده هنوز بحثش باز شده ، دوما که منظورشون در حد ای سی دی ال هست
من خودم تو پادگانم دارم میبینم چیاست
کاش میذاشتن گوشی ببریم عکس میگرفتم توی ... هم ببینی
لامصب اینا حرفه اس؟ دو سال عمر مار ومیگیرن یاد بدن چطور با ورد و اکسل کار کنیم؟
شما سرای محله بری ، بسیج محلتون بری ، لعنتی 50 هزار تومن هزینه کنی یاد میگیری اینا رو که

دوسال عمر ما رو سرویس کردن سر این؟
دو ساعت باهاش بحث کردم
میگه اشکال نداره، من یه چیزایی میدونم که شما نمیدونی!!!!!!!!!


خاک بر سر من که وقتم رو میذارم با احمقی حرف میزنم که عکس پروفایلش عکس خامنه ایه
بهش گفتم خدا لعنتت کنه که با دروغ ها و ناحق حرف زدن ها و عوام فریبی هات اینجوری منو عصبی میکنی

صبح ساعت 6 صبج تو راه پادگان داشتم باهاش حرف میزدم
خانم تو خونه اشون خوابیده برای من گلواژه تلاوت میکنه

تو حقته صدبار بزنن تو سرت برای پوششت حق انتخاب نداشته باشی
من از اعماق وجودم دلم میخواد با یه نفر اینجوری ازدواج کنم بعد مجبورش کنم مثل حیوون زندگی کنه

حق احمق هایی این مدلی که سرشون رو کردن زیر برف و هر غلطی که یه احمق بکنه رو به چشم امر الهی میبینن ، همینه
مثل سگ زیر پرچم جمهوری اسلامی زندگی کنن و اخر سرم به درک واصل شن

  • ۰ نظر
    • امین
    • دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶

    236

    مامان منو بهش بدی کنی چیزی نمیگه

    خوبی که میکنی گریه میکنه :-|

    یعنی شما اگه دلرحم باشی نباید به مامان من هیچ خوبی بکنی


    کادو خریدم برای روز مادر براش

    همراه با کیک و گل اوردم خونه...


    هیچی دیگه

    کاش هیچی نمیگرفتم یعنی


  • ۲ نظر
    • امین
    • يكشنبه ۲۰ اسفند ۹۶

    237

    تو پادگان نشسته بودم سالی که گذشت رو مینوشتم
    دست اوردها و ...
    عجب ترکوندم امسال انصافا
    دمم گرم
    نصف سالهای عادی زندگیم وقت داشتم ولی ترکوندم
    خداروشکر

  • ۰ نظر
    • امین
    • شنبه ۱۹ اسفند ۹۶

    238

    میلاد بعد از اینکه این همه دهنش سرویس شده

    برگشته میگه حاجی سربازی ادم رو مرد میکنه!!!


    اگر حالش بد نبود حتما بهش میگفتم تو حقته

    هر بلایی که سرت بیاد

    تو حقته که همینجوری بهت زور گفته بشه


    میلاد و افرادی که اینقدر احمقانه فکر میکنن + افرادی که طرفدار اقای خامنه ای هستن ، حق ندارن از سربازی غر بزنن


    طرفداراش که دارن زیر نظر مستقیم عشقشون عمر حروم میکنن

    اوناییم که میگن سربازی ادمو مرد میکنه ، نامردهای بی وجودی هستن که برای ماهیت انسانی گرفتن نیاز به بیگاری دادن دارن

    نیاز دارن مثل یک الاغ با زور شخصیتشون شکل بگیره

    اینا اصلا ارزش و جایگاهی ندارن که بخوان دهنشون رو باز کنن


    این دو گروه سرشون رو بندازن پایین تا مسئولین بزنن تو سرشون

    که حفشون همین تو سری خوردن هست


  • ۰ نظر
    • امین
    • جمعه ۱۸ اسفند ۹۶

    239

    حاجی شادمهرو :-D



    عروسکی بودم برات...

    که تو بهم نفس دادی 


    بیشتر خنده داره تا احساسی :-D



  • ۲ نظر
    • امین
    • پنجشنبه ۱۷ اسفند ۹۶

    240

    میلاد


    دوست دوران راهنماییم بود

    زمان دبیرستان یه کم جدی تر شد دوستی

    دوران دانشگاه با اینکه با هم نبودیم باز هم بیشتر شد


    بلا سرش زیاد میومد

    ولی خوب اینقدر روی نکات منفی تمرکز میکرد که ...

    خوب اینجوری بلایا بیشتر هم جذبت میشن دیگه

    از نقاط مثبت هم به اندازه کافی نمیتونی لذت ببری چون همه اش داری به منفی ها فکر میکنی


    میلاد کل زندگیش اینجوری بوده یا حداقل از وقتی من میشناسمش


    سربازی افتاده بود کرمانشاه

    آموزشی سختی داشتن

    آموزشی تموم شد اومد یه نفس راحت بکشه و به مشکلات دیگه اش فکر کنه و روز و شب رو به خودش سیاه کنه که...

    زلزله

    بیچاره اشون کردن 

    میگفت عین دیوونه خونه شده بود اونجا


    یکی از سربازا نامزدش ولش کرد با تیر زد تو سر خودش مارو اورده بودن بیایید تیکه های سرشو جمع کنید از رو زمین


    قبلا همیشه ناراحت بود

    الان دیگه شبیه دیوونه ها شده بود

    قبلا هر ده جمله ناراحتی که میگفت ، یکی دو تا هم جمله هاش این بود که "میدونی امین، من اینده رو درست میکنم ، اینکارو میکنم اون کارو میکنم و ..."


    الان دیگه...


  • ۰ نظر
    • امین
    • چهارشنبه ۱۶ اسفند ۹۶

    241

    کلاس عیدم که کنسل شد

    برای بعد عید هم برنامه های خیلی خوبی دارم

    الان هم فقط آموزش و آموزش و آموزش


    کلی ویدیو ضبط کنم به امید خدا

    خداروشکر به خاطر روند کارها

    این سربازی هم این وسط یه مرضی شده که دیگه هیچ غلطی هم نمیتونم براش بکنم

    فرار میتونم بکنم البته


    حیفم میاد

    12 ماهش رفته


  • ۰ نظر
    • امین
    • سه شنبه ۱۵ اسفند ۹۶

    242

    چقدر این ارامشه رو دوست دارم

    کار بدون فشار خاص

    بدون اون یه پروژه مزخرف بدون سود مسخره که الکی رو اعصابمه

    بدبختی کنسل کردن و برگردوندن پولش هم با اعصاب خوردی خواهد بود

    همون ببرمش جلو فعلا ببینم چی میشه


    ولی در کل خوبه 

    خداروشکر

  • ۳ نظر
    • امین
    • دوشنبه ۱۴ اسفند ۹۶

    243

    حاجی این ایده چ باحاله!


    https://www.keshmoon.com/package/view?id=1


    خیلی خشم اومد

  • ۲ نظر
    • امین
    • يكشنبه ۱۳ اسفند ۹۶

    244

    1. جواب پیام داخل ایوند (انجام شد)

    2. ساخت رویداد عید (انجام شد) : باید روز اول رو بذارم برای محتاو و روز دوم رو برای سئو داخلی یا برعکس خلاصه که باید جداشون کنم

    3. تحقیقات کلکات کلیدی مربوط به دات گستر (انجام شد)
    این کارا رو کردم
    برای فردا هم یه مقدار اماده شدم که جلسه داریم
    برای پس فردا هم که احتمالا برم پیش بچه های تیم که یه کم راهشون بندازم
    سه شنبه و چهارشنبه و پنجشنبه هم که به امید خدا اصل کارمو بذارم روی آموزش
  • ۰ نظر
    • امین
    • شنبه ۱۲ اسفند ۹۶