دفترچه شخصی سید محمد امین هاشمی

یک دفترچه مجازی برای یادداشت روزمرگی ها ، خاطرات ، تفکرات ، نظرات شخصی و ...

100 (یا به عبارتی 50) تجربه قبل از 30 سالگی [50] پایان ناقص، بهتر از شروع نکرده...

یه هدفی میذاری

یه ویژنی تعریف میکنی واسه خودت

بعد راه رو شروع میکنی

 

بدون هدف سخته انصافا

 

بعد که شروع کردی ممکنه بفهمی اوایلش اشتباه کردی

تجربه نداشتی، اطلاعاتت تکمیل نبوده یا هرچی

 

درستش میکنی

اصلاحش میکنی

یه تغییر ریز توش میدی

یه تغییر درشت میدی حتی

 

از اینکه شروع نکنی

یا با این دروغ پرتکرار در تاریخ بشریت که "اول اطلاعات کافی جمع کنم بعد شروع میکنم" تا ابدیت عقبش بندازی، بهتره

 

من این نوشتن رو شروع کردم با این هدف که میخوام صد تا تجربه بنویسم

ولی سر پنجاهمی به نظرم دیگه حرف خاصی ندارم

همینجا تمومش میکنم و بعدا از 30 تاش که از همه بیشتر ازشون راضیم یه ویدیو یا صوت یا هرجفتش رو در میارم

 

  • ۰ نظر
    • امین
    • يكشنبه ۲۹ مرداد ۰۲

    100 تجربه قبل از 30 سالگی [49] فقط یه کم بهتر...

    وقتی میخوای چیزی رو ارائه بدی، کاری رو انجام بدی و ... فقط اگر یه کم بهتر از بقیه باشی، اکثر اوقات کافیه!

     

    اگر محصولی خدماتی چیزی ارائه میدی، ببین معمولش چیه؟ تو یه درصد بهتر شو

    اگر میخوای از سطح معمول جامعه بالاتر باشی (توی هر زمینه ای) ببین اکثر جامعه چطورن توی اون زمینه خاص، تو یه درصد بهتر باش

     

    همین

    ساده است ولی به شدت کمک میکنه

  • ۱ نظر
    • امین
    • جمعه ۲۷ مرداد ۰۲

    100 تجربه قبل از 30 سالگی [48] به کی احترام میذاری؟ جوابش خیلی مهمه

    من یه بازه ای از اونور بوم افتاده بودم

    وقتی میدیدم یه نفر کاره ای هست(میری، مسئولی چیزیه)، سعی میکردم کمتر از اون که قدرت کمتری داره بهش احترام بذاریم!

    یعنی مثلا جلو ابدارچی مجموعه پامشیدم ولی جلو مدیر فروش صرفا یه نیمچه خم میشدم

     

    حالا نمیگم اینطوریم باش

    هرچند تمرین بدی نبود زمان خودش و از تصمیمم در اون زمان راضیم

    ولی الان اینطوری نیستم

     

    صرفا حواسم هست خیلی به ادما به خاطر جایگاهشون احترام ویژه نذارم

    و برای اینکه حواسم باشه این احترامی که میذارم از سر ترس یا طمع نیست، میزان احترامم به ادم توی قدرت رو با میزان احترامم به اونی که توی قدرت نیست میسنجم

     

    اینجوری میزان منفعت طلبی خودم دستم میاد حداقل و از اون مهمتر، کنترلش میکنم

  • ۲ نظر
    • امین
    • جمعه ۳۰ تیر ۰۲

    100 تجربه قبل از 30 سالگی [47] حالا وقتشه شروعش کنی...

    هر وقت در مورد یه چیز خوب، فکر کردی کافیه... تازه شروعش کن

     

    این تفکر برای خود من از جمله (اگر اشتباه نکنم) محمدعلی کلی به وجود اومد

    ازش پرسیده بودن چندتا شنا میری؟ گفته بود نمیدونم

    من تعداد شنایی که میرم رو از وقتی که خسته میشم تازه میشمارم!

    یعنی از اولین شنا تا زمانی که خسته بشم، که هیچ

    تحمل بدنم همینقدر بوده

    چیزی که مهمه اینه که از وقتی که خسته شدم تا چندتا بیشتر شنا میرم؟

    خیلی تفکر خفنیه این

     

     

    حالا اینو بیار بیرون از ورزش...

     

    وقتی فکر میکنی:

    یه 100 هزار تومن به یه نفر کمک کردم، بسه دیگه کار بیشتر نمیخواد بکنم

    یه تظاهرات رفتم دو تاشعار دادم، بسه دیگه کار بیشتر نمیخواد بکنم

    یه بار این هفته زنگ زدم به مامان، ، بسه دیگه کار بیشتر نمیخواد بکنم

    و ...

    اون موقع است که اگر کار بیشتر بکنی، میتونی توقع اون نتیجه درست درمونه رو داشته باشی

     

     

  • ۱ نظر
    • امین
    • پنجشنبه ۲۹ تیر ۰۲

    100 تجربه قبل از 30 سالگی [46] کار درست رو بکن/ حرف درست رو بزن

    حرف درست و کار درست مثل یه دونه است

    میکاریش

    اون موقع بی نتیجه است (ظاهرا)

    به نظر میاد که تویی که اون وقت و انرژی رو گذاشتی و اون دونه رو کاشتی، اشتباه کردی، شکست خوردی

    تا مدت هااااااااااااا همینطور به نظر میاد

    ولی نهایتا اون دونه سبز میشه و تو حاصلش رو میبینی

     

    پس حرف درست رو بزن

    کار درست رو بکن

    خیلی هم گیر به نتیجه اش نده

     

    من و هم سن و سالهای من "ویدا موحد" ها رو دیدن

    "ستار بهشتی" ها رو دیدن

    و نتیجه تلاش هایی که اون زمان به نظر بیحاصل میومد

     

    چند سال بزرگترهای از من به چشم خودشون "اعتراضات 78" رو دیدن

    اعتراضاتی که من همیشه فکر میکنم اون ادم ها اون سالها چطور اینننننننقدر جلوتر از زمانشون میدونستن؟!

     

    من مطمئنا اگر اون سالها بودم یک طرفدار اصلاحات و به طور موازی یک ولایت مدار دو اتیشه بودم

    سخنرانی های خامنه ای رو توی اون سوالها گوش میدم همین الانم عاشقش میشم

    چه برسه که خود اون سالها باشه و هنوز نتیجه ده ها سال حکمرانیش و تغییر روند سخنرانی هاش رو ندیده باشم

  • ۰ نظر
    • امین
    • سه شنبه ۲۷ تیر ۰۲

    100 تجربه قبل از 30 سالگی [45] شروع پیری...

    همیشه توی سرم، 30 سالگی شروع پیری بود

    و الان که کمتر 3 ماه باهاش فاصله دارم هنوزم همین تفکرو دارم

     

    کلا همیشه وقتی میشنیدم مثلا یه ادم 40 ساله فوت میکرد و مامان بابا میگفتن "خدابیامرز جوون بود" تعجب میکردم

    جوون از نظر من زیر 30 ساله

     

    بگذریم

    من هنوز تفکرم همونه

    با این فرق که اینبار پیری برام معنی عجیبی نمیده

    صرفا یه دوره جدیده

     

    فکر میکنم تا حداقل 50-60 سالگی میتونم با یه سری تغییرات اجباری (حاصل ضعف های بدن و مریض شدن ها و ...) به رسیدن به ارزوهام فکر کنم

     

    البته اگر عمری باشه...

  • ۰ نظر
    • امین
    • شنبه ۲۴ تیر ۰۲

    100 تجربه قبل از 30 سالگی [44] درد بیشتر...

    طبق تجربه تا به امروز من، هرچه بیشتر درد بکشی، تحملت در برابر درد بیشتر میشه

     

    من سالها پیش سر یه سرما خوردگی داغون میشدم

    الان خیلی مقاومت بیشتری نسبت به بیماریهای بیشتری دارم

     

    مخصوصا این یکی دو سال که خیلی بیشتر مریض میشم

     

    نمیگم برو مریض شو

    اگرم میگفتم تو قطعا اینقدر احمق نبودی که گوش کنی

     

    ولی این فکت رو بدون

    همین

    فقط بدونش

    دونستنش باعث میشه یه گوشه ذهنت بمونه

    و سر وقتش مثل یه دونه که مدت هاست زیرخاک داره برای خودش رشد میکنه

    یهو جوونه میزنه و کار خودشو میکنه

  • ۰ نظر
    • امین
    • پنجشنبه ۲۲ تیر ۰۲

    100 تجربه قبل از 30 سالگی [43] در مورد بدنت بیشتر مطالعه کن

    البته که مطالعه در مورد روان ادم هم خیلی مهمه

    شاید مهمتر از مطالعه در مورد بدن

     

    ولی خوب من خیلی این بخش رو ول کردم و الان پشیمونم

    در مورد بدنم دارم بیشتر مطالعه میکنم و به تو هم توصیه میکنم

    ویتامین های مورد نیاز بدن

    چیزهایی که براش ضرر داره

    چیزهایی که براش سود داره

    سیستم ایمنی بدن

    و ...

     

    نمیگم همه اشو عمل کنی ها

    ولی بدون داری چیکار میکنی

    بدون اینکه داری میخوری به کجا ضرر میزنه یا سود میرسونه

    بدون بدنت چیا لازم داره

     

     

  • ۲ نظر
    • امین
    • پنجشنبه ۸ تیر ۰۲

    100 تجربه قبل از 30 سالگی [42] خوبی های زندگی رو یه جا بنویس و مرور کن

    یه بازه ای این کارو میکردم

    زندگی خیلی قشنگ تر میشه

     

    انجامش بده

    هر نکته مثبتی که هست رو بنیوس

    یه ذره یه ذره هم بزرگترش میکنی و کاملتر

     

    بعد هر بار که میایی مرور کنی میبینی یکی دو تا از خوبی های زندگی رو یادت رفته بوده و چقدر وقته بهش فکر نکردی

    و همون لحظه فکر میکنی

     

    و این تکرار بارها و بارها و بارهای نکات خوب زندگی

    این مرور بارها و بارها و بارهای اون حس خوب به یاد اوردنش

    اینا باعث میشه کلا ادم شادتری باشه

    انرژی مثبت بیشتری داشته باشی

     

    نه وقت زیادی میبره

    نه تمرین زیادی میخواد

    نه خرچی داره

     

    انجامش بده

  • ۰ نظر
    • امین
    • پنجشنبه ۲۵ خرداد ۰۲

    100 تجربه قبل از 30 سالگی [41] آماده دردهای جسمی باش

    مثل من نباش

    من نیستم

     

    من با هر مریضی، هر دردی یه دور کل زندگیم به هم میریزه

    یه سنگ کلیه گرفتم چندین برنامه کاری کامل بهم خورد

     

    کلا هیچوقت جنبه بیمارستان و دکتر و درد و اینا رو نداشتم

    بده به نظرم

    زشته

    درست نیست

     

    اینا هم بخشی از واقعیت زندگین بلاخره

    تو مثل من نباش

  • ۰ نظر
    • امین
    • سه شنبه ۲۳ خرداد ۰۲