میفرمایند که حواسم نیست شدی همه کس من...
در ادامه هم میگه حواسم نیست تویی دلواپس من...
(بابک مافی میگه)
راست میگه دیگه
حواسم نیست دیگه انصافا
از سری پست های توئیتر طور
میفرمایند که حواسم نیست شدی همه کس من...
در ادامه هم میگه حواسم نیست تویی دلواپس من...
(بابک مافی میگه)
راست میگه دیگه
حواسم نیست دیگه انصافا
از سری پست های توئیتر طور
ادما کلا خوب حرف میزنن
اکثرا خیلی بهتر از عمل کردن حرف میزنن
گاها حتی فقط بلدن حرف بزنن...
من فقط حرف نیستم
ولی حرف زدنم بهتر از عمل کردنمه
یکی از بهترین تصمیم های زندگیم این بوده که به خودم مشاوره دادم
یعنی قشنگ میشینم به قضیه از بیرون نگاه میکنم
انگار یه نفر اومده پیش من و با جزئی ترین جزئیات مسئله اش رو برام مطرح کرده و من با جزئی ترین جزئیات فهمیدمش
بدون هیچ سو تفاهم و اشتباه و ...
بعد شروع میکنم به مشاوره دادن
که چیکار کنی بهتره ، چیکار کنی رشد میکنی و نتیجه میبینی و ...
بعدم سعی میکنم بهش عمل کنم
اینجوری بهتره ، نتیجه بهتری میگیرم
الان هم دارم روی کارام همین کارو میکنم
روی زندگیم هم باید اینکارو بکنم ولی خوب کارم در حال حاضر بخش بزرگتر و مهمتر از زندگیمه
به امید خدا سعی میکنم تا فردا بنویسم
دوباره میخوام پارک برم (مثل قبلا) و توی پارک بشینم و برای خودم بنویسم و فکر کنم
فردا صبح احتمالا برم و همونجا هم مشاورم رو بنویسم
از ساعت 8 صبح امروز کارمون شده همین
به عنوان کسی که حوزه تخصصش وب هست میگم که یک سایت میتونه این مشکلات رو نداشته باشه
با اطینان میگم
و با اطمینان میگم که هزینه انچنانی هم نیاز نیست بشه
سرهنگ دیروز بهم گفت چهارشنبه نیا پادگان
بشین خونتون برای من (سرهنگ) تیبا ثبت نام کن
منم از 8 صبح داستانم شده همین
مسخره بازی در اوردن ، سه بار تا صفحه بانک رفتم و...
نمیذاره پول بدیم بهشون حداقل ، مصیبتی شده
ماشینی که همه اشغال بودنش بهشون ثابت شده اینجوری سرش دعواه؟
عجب
امین اوضاع خوب نیست...
این جمله رو اقا الوهیمی بهم گفته بود
گفت بیا طلا بخریم
دلار بخریم که بشه سری ورداشت و رفت
نظرم به این بوده و هست که جمهوری اسلامی قدرتش بیشتر از این حرفاست
ولی توی چندماه اخیر...
امروز با الوهیمی دوباره صحبت داشتم
گفت امین اگر امریکا رویه اش رو عوض نکنه ، روزی میرسه امروز میشه بهشتت
میگفت اون زمان (6 ماه پیش تقریبا) اگر میگفتی دلار میشه 10 تومن بهت میخندیدن
الانم اگر بگم 6 ماه دیگه چه شکلی میشه (در صورت عدم تغییر رویه امریکا) به نظر خنده دار میاد
فقط راه اینه که بچه ها رو یکی یکی بفرستیم برن و نیرو جدیدم نگیریم و کار رو هم توسعه ندیم
دقیقا زمانی که گفتم دارم ازاد میشم و میخوم توسعه بدم
البته که من همیشه یک امیدم توسعه کار ، خارج از ایران بود و با این اوضاع به جای تمرکز روی ایران ، روی کشور دیگه ای تمرکز میکنم که ثبات داشته باشه
ولی خوب...
عرق ملی نداشتم و ندارم و نمیفهممش
جهان وطن رو بهتر درک میکنم
ولی بازم دلم میخواست ، راحتتر بودم ، بیشتر خوشحال میشدم اگر کارم رو همینجا توسعه میدادم
دعا میکنیم که اوضاع خوب شه
فرقی نمیکنه کی بره و کی بیاد
فرقی نمیکنه چی بره و چی بیاد
فقط این وضعیت بی ثبات (در این حد و اندازه) بخش ثابت زندگیمون نشه
فیلم لوسی رو دیدم
مغزم جر خورد
دو شب پیشم که Extinction رو دیده بودم
داره مخم پاره میشه
خیلی توی فیلماش خلاقیت و بحث های جدید داره
هنوزم انگشت کوچیکه ی ماتریکسم نیستن ولی خوب بازم...
من به عنوان کسی که رای سفید انداخت - و همون سفید هم به دلایلی و برخلاف میل انداخت - همیشه روحانی رو به رئیسی ترجیح میدادم
البته که به نظرم میرسلیم و قالیباف هم نفرات قابل قبولی بودن
خوب بودن روحانی ، مناسب بودن قالیباف و میرسلیم و نامناسب بودن رئیسی ، همه با این پیش فرض هست که هیچکدوم بهترین گزینه ممکن نیستن
این روزا به هیچکس پنهان نیست که روحانی در مدیریت اقتصاد گند بزرگی زده که هم اندازه و یا حتی شاید مقداری بزرگتر از گند احمدی نژاد بوده
توجیه هایی مثل اینکه رهبری توی بحث اقتصادی دخالت داره هم اصلا پذیرفتنی نیست
شاید دور اول با یک نگاه خیلی ساده لوحانه میشد اینو پذیرفت ، ولی وقتی برای دور دوم اومده و حالا بگیم نمیدونسته که رهبری و سپاه و ... چه میزان دخالت دارن و ندارن ، حرف مسخره ای هست
تو زمانی که وعده آزادی حصر میدادی میدونستی قدرتت چقدره
تو وقتی وعده های اقتصادی میدادی میدونستی قدرتت چقدره
و ...
اگر با اطلاعات فعلی برگردیم به عقب من دو کار میکنم:
19 روز مونده
یک برپه میخوام بسازم داخل وبلاگ
احتمالا اسمش رو بذارم "حالا که وقتش هست"
بعد لیست کارهایی که در شش ماهه دوم 97 میخوام بکنم رو بنویسم
قطعا این لیست شامل:
بیخود و بی جهت هیجان زده ام برای فردا که بعد 10 روز میرم پادگان
البته که پادگان رفتنش قسمت مزخرفشه
ولی خوب دو تا سرباز جدید اومده ظاهرا
باید بهشون آموزش بدم و اگر یسریع یاد بگیرن منم سریعتر مرخصی پایان دوره میگیرم و ... (قر توی کمر خود را کنترل میکند)
فک کنم اولین باره برای سربازی هیجان دارم
فردا شروع دور جدید کلاس هم هست که با توجه به این همه کلاس برگزار شده هیجان خاصی نداره قطعا
حس و حال تیممون هم عین اون ورزشکارهای پشت خط هست که پشت خط سفید ،دستشون رو گذاشتن روی زمین و منتظر شلیک هستن
کل کار شرکت با ورود من دچار تغییر میشه
از روش کارها تا ساعات کاری ، روند پیشبرد پروژه ها ، بخش های جدید ، استخدام های جدید و الی آخر
یه وضعیتی خلاصه
کوه - پارک آبی - مطالعه بحث های دینی به خصوص توحید - آب کردن شکم عجیب و غریبم! و چند امر دیگه منتظر گذر این چند هفته اس
یه حس عجیبی داره این چند هفته
تلخ و شیرینش قاطیه
نمیدونم لذت ببرم که دارم جون دادن این دوره رو میبینم
یا ناراحت باشم که هنوز توشم
اِنی وِی
خداروشکر که داره تموم میشه
واقعا خداروشکر
مشهد بودیما
انقدر سریع رفتیم و اومدیم نرسیدم بگم اصلا
دوشنبه ساعت 10 شب راه افتادیم (باقطار) جمعه هم ساعت 11 خونه بودیم
نفهمیدیم چی شد اصلا ، فقطم حرم رفتیم و بازار
ولی خوب بود
خستگی در کن بود ، تعویض روحیه شد
خداروشکر
اینا رو ولش کن
29 روز دیگه آقا
29 روز دیگه...
از این هفته کلاسا شروع میشه
به هیییییییییییچ انواع از وضعیت کار کردنم راضی نیستم
پیچیده شده و برام جدیده
توی این وضعیت جدید هم به قول معلم ریاضیمون یه پامو گذاشتم این ور وضعیت موجود ، یه پامو گذاشتم اون ور وضعیت موجود و ....
خلاصه که وضعیت قهوه ایه فرار کنید
ولی خوب یکی دو هفته اینجوری بعدش هم این وضعیت فعلی میگذره و هم اینکه دیگه کم کم سربازی تموم میشه و همه چی سر و سامون پیدا میکنه
ده روز مرخصی زدم
از دوشنبه هفته پیش تا چهارشنبه این هفته
فیکس تا اخر شهریور
3 تا کتاب خوندم تا اینجای کار
12 ساعت ویدیو آموزشی کپی رایتینگ دیدم
یک سری ویدیو ضبط کردم
و...
و یا یادم نمیاد یا کار دیگه ای نکردم! که بعیده
همون یادم نمیاد
به هر حال به قول سرهنگ "کارا رو به جلوه"
بازم خداورشکر
فقط این وسط دل تنگ یه چیزم
بشینم توی مسجد خلوت و ترجیحا خالی
به یاد قدیما ، یکی دوساعت خلوت کنم
واااااااااااای یادش بخیر چقدر عالی بود
این هفته اینکارو میکنم
حتما این کارو میکنم