دفترچه شخصی سید محمد امین هاشمی

یک دفترچه مجازی برای یادداشت روزمرگی ها ، خاطرات ، تفکرات ، نظرات شخصی و ...

۲۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

121

دیر شده برای 121
رفتیم توی 121


تصمیم دارم پست هام رو کمتر و بهتر کنم
دیگه روزشمارم به دهه شمار تبدیل میشه

از اونجایی که به دلیل مختلف به 12 علاقه دارم ، از فردا این کارو میکنم که درواقع 12 دهه تا پایان دوران ذلت باقی مونده


دوازده همیشه برای من نشونه آزادی ، رهایی ، بهترین اتفاقات و ... بوده

12 دهه


به یه چشم زدن میگذره؟

نه

از بیرون و بعد از پایان اره

ولی وقتی توی قضیه هستی...

 نه اصلا

  • ۲ نظر
    • امین
    • يكشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۷

    122

    یه دورهمی دیگه

    اینم خوب بود مثل همه اشون

    من زود رفتم این قضیه بسیار برام ضدحال بود

    بماند که بعدشم به طرز شدیدی سر درد گرفتم یا به قول بعضی دوستان سردرد شدم :-|

    یعنی مثلا قبلش امین بودم بعد یهو سر درد شدم! این چه وضع جمله بندیه بابا :-D


    اِنی وِی


    با هر بدبختی بود کلاسو گذروندم

    تموم نمیشد لامصصصصصصصصصصب

    اقا این طاها چقدر خوبه ، خوشم اومد ازش


    خیلی زیاد بودیم

    حال نارم در مورد همه بنویسم

    بماند که با بعضی ردوستان من سرجمع یک کلمه هم حرف نزدم


    در کل خوب بود فقط جمعیتشو کمتر کنین :-D

    بفهمیم طرف حسابمون کیه بابا 

    کتابای خوبیم خریدم که هرچند واسه خودم نخریدم ولی انقدر هولدن خوب بازاریابی کرد که حتما خودم یه نگاهی بهشون میندازم 

    تقریبا مطمئنم اگر هولدن بزنه توی فاز فروش کتاب به موفقیت های خیلی خوبی میرسه


    کار دارم خسته هم هستم فردا هم باید برم پادگان

    خداروشکر به خاطر این روز خوب

    باقیشم که باقی بقا دیگه :-D

  • ۱۹ نظر
    • امین
    • جمعه ۱۴ ارديبهشت ۹۷

    123

    فردا هم که میریم نمایشگاه کتاب

    خداکنه یادم نره به یه نفر قول کتاب دادم براش بگیرم

    کتاب دفعه پیشمم گذاشتم کنار بیارم برای یکی از بچه ها


    اقا یه بار میایید دورهمی دفعه بعدی هم بیاید دیگه

    من الان دلم میخواد دکتر و حاجی و دخترک و ... هم باشن

    چرا با دل یه بچه گنده بازی میکنید اخه


    هنوز کارای کلاس فردا رو نکردم ، فردا هم که از صبح بیرونیم

    تازه خوابمم میاد

    خدا فردا رو بخیر کنه :-D


    احتمالا این همه ادم با هم یه جا اینور اونور نمیریم که

    دسته دسته میشیم احتمالا

    فردا باید زود برسم سر دسته بندی ها بچسبم به گروهی که بیشتر مرد رو داره

    اصلا توی جمع های زنونه راحت نیستم

    سعی میکنم خودم رو خیلی کول نشون بدم ولی از درون به شدت معذبم

    حرف نزنم با کسی حس بد جداافتادگی دارم

    حرف بزم با کسی هم که یه سری حس بده دیگه

    با اقایون باشم راحتترم


    دلم میخواد اقاگلو ببینم به نظر میاد شخصیت جالبی داشته باشه


    به طرز عجیبی با یا فاطمه زهرا و هولدن و پری از بچه های دور قبل احساس راحتی میکنم نمیدونمم چرا

    یعنی احساس میکنم فردا دارم میرم یه سری رفیق قدیمی رو ببینم در حالی که توی یک سال گذشته سر جمع فک کنم 3 بار دیدمشون


    فردا بریم ببینیم این کدوم پدر آمرزیده ای بوده که به هولدن گفته برات هدفون میخرم

    افتاده بود گردن من که تو همونی :-D

    من گرون ترین کادویی که تو عمرم خریدم 300 تومن بود فکر کنم


    هفته اینده رو بگو پسر

    چقدر دوستش دارم ، کلی کارای مفید گذاشتم کنار برای انجام دادن

    میخوام یه روز مرخصی هم بگیرم و یه حال اساسی بکنم باهاش


    از اولش که وارد فیلد آموزش شدم هدفم اموزش رایگان به شدت با کیفیت بود

    بعدا دیدم پول نگیرم از گشنگی میمیریم ، پولیش کردم

    الان برای تیم های استارت آپی داخل تیوان آموزش رو رایگان کردم

    هم برای تبلیغاتمون عاااااااااااااااالیه

    هم که اون حس خوب رو برای خودم داره

    خدایاشکرت به خاطر این فرصت خوبه دو سر برد


    کلی پست گذاشته بودم توی تلگرام کنار که کپی کنم بذارم اینجا

    پست های خوبی بود ولی خودم این همه حرف برای گفتن داشتم خوب


    دیدین دختره رو کشیدن از روی تیر چراغ برق پرت کردن پایین؟

    اینا نونشون مشکل داره ، عقلشون مشکل داره ، دینشون مشکل داره ، از ابتدای امر خلقشون یه سری اتفاقات اشتباه افتاده؟ قضیه چیه جدا


    اون پسره بود بسیجی میزد ؟ اول به سرین بدیعی فحش داد و بعدم یه سری لات و لوت بازی دیگه در اورد؟

    اونو دیدم یه کلیپ ازش به معذرت خواهی افتاده بود

    کلا این ایده کمپین مجازات خیابانی به شدت خطرناکه و مسلما اگر اجرا بشه خیلی بیگناه ها بی دلیل مجازات میشن ، یا خیلی گناه کارها بیشتر از حقشون مجازات میشن

    ولی وقتی فردی به حقش میرسه جدا دل ادم خنک میشه

    خنکااااااااااا


    "من جای شما بودم یقه خودمو جر میدادم"

    خامنه ای یکی دو ساعت اینجوری منتقدانه حرف بزنه دوباره میشه رهبر محبوب اکثریت مردم

    البته بعدش این سوال پیش میاد که تو واسه کی این حرفا رو میزنی؟ تو خودت کارهایی که از دستت بر میاد چقدر انجام دادی؟

    منم جای شما بودم یقمو جر میدادم که نشستی سرجات میگی از من نقد کنید بعد یه مصاحبه نمیذری برای خودت و همه اش یه طرفه حرفو میزنی و میری

    یه جلسه مخصوص انتقاد از خودت نمیذاری و همه صحبتها با مردم و دانشجو ها نهایتا یکی دو تا سوال مودبانه ی کم خطر توشه

    واقعا همه سوال های مردم از شما همیناست؟

    بگذریم


    گشت ارشاد به محتوا و ... گیر نده صلوات

    فردا میبینمتون

  • ۴ نظر
    • امین
    • پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۹۷

    124 یک روز آرمانی

    اصلا میشه آخه؟

    میشه روز تعطیل باشه...

    ادم کلی کار داشته باشه...

    عیدم باشه...

    جمعه اشم قرار باشه بری نمایشگاه کتاب و مجبور باشی قید کار رو بزنی...

    بعد طبق اعتقاداتت کار کردن یکی از مهمترین و بهترین ثواب های دنیا هم باشه...


    بعد اون روز نشه روز ارمانی؟

    یعنی اصلا من باید برای خودم برنامه بچینم که یک سری مناسبت ها رو بکنم روز ارمانیه خودم

    الان این نیمه شعبان خوراک اینه که بشه روز ارمانی

    یه روز پر از نکات مثبت و خوب


    پر از کار  و حرکت رو به جلو

    همینه اقا

    نیمه شعبان باید همین باشه اصلا

    باید اینقدر توی روزهای این مدلی ادم رشد کنه که وقتی از بیرون نگاه میکنن بگن بابا اینا یه عیدایی دارن که توش در عرض 24 ساعت به اندازه 24 روز کار میکنن


  • ۰ نظر
    • امین
    • سه شنبه ۱۱ ارديبهشت ۹۷

    125 دوغ اکبر

    برو دوغتو تبلبغ کن؟

    شما هم برو ماشین حساب بازیتو بکن (رشته حسابداری)

    یا برو تام و جریتو ببین از توش تفسیر در بیار

    برو دلارتو تا بزن


    شما مگه کی هستی ...

    نه ، بذار یه چیزی بگیم که توش حرفی نباشه

    شما مگه در ابتدای کارت ، کی بودی؟

    از هر دری وارد شدی واز هر ابزاری برای جلب محبوبیت استفاده کردی تا اخر سر بیایی و به هر نحو جمهوری اسلامی رو توی دل یک سری جوونها جا کنی؟

    شما سوادت چی بود؟ چه درسی خونده بودی؟ کارت چی بود؟

    خودت سیاست مدار بودی یا بابات؟ چیکاره بودی که دخالت میکردی در هر امری که حالا برای دیگران تعیین و تکلیف کنی که چی بخورن و چی نخورن؟


    به فکر خورد و خوراک خودتون باشید که با بعضی حرفهاتون باعث نشید تعداد قابل توجهی از مردم ازتون درخواست کنن دیگه نخورید...


    کاش همه آزادی رائفی پور و میثم مطیعی رو داشتن

    که هر کاری بکنن ، هر حرفی بزنن و اخر سر هم عزیز دل حکومت بمونن


    دور از ناراحتیم از این دو اقا ، چقدر جامعه جالبی میشد

    فکر کن من میومدم به صورت عمومی به صورت رسانه ای و جلوی چشم صدها هزار نفر ، چون با اقای خامنه ای مخالفم و طبق نظر و تحقیق های خودم و همفکرهام ایشون اشتباهاتی کرده ،  بگم تو اصلا نباید نظر سیاسی بدی برو دوغتو بنوش

    در همین حد

    یا میرفتم توی نماز جماعت و بر ضد سیاسیت های اقای خامنه ای شاعری میکردم (بدون هیچ توهینی به شخص ایشون که دوستان میگن میثم مطیعی توهینی نکرده)

    حالا اینکه بعد از شاعریم پیش بالاترین درجات سیاسی محبوب تر بشم طلبم


    شایدم نامردی بود

    وقتی روحانی که کمتر کسی از بین عوام مردم و به خصوص جوونها میشناختش به خاطر اینکه اصل و سر و ته فتنه پشتش هستن میشه رئیس جمهور منتخب "مردم"


    اگر امثال رائفی پور اکثریت سیاسیون هم پشتشون نباشن که دیگه ...

    شاید هم عدالت همینه

    یه عده اکثریت مردم رو داشته باشن

    یه عده اکثریت سیاسیون رو

  • ۳ نظر
    • امین
    • سه شنبه ۱۱ ارديبهشت ۹۷

    126 (مارمولک طور)

    یه کلیپ بود توی اینستا ، توی اکسپلور من اومده بود

    بعد توش عکسایی از داوود هزینه و محسن افشانی و ... 


    محسن افشانی یک بار در حالت هایی که ویدیوهاش رو احتمالا دیدیدم

    و در عکس بعد محسن افشانی توی حرم


    یا مثلا یه بار این پسره مسعود ترکیبی رو دیدم که توی حرم بود

    بارها هم که ...


    خیلی های دیگه هم همینجوریاست

    من با دیدن این افراد یاد مارمولک میافتم

    دزدی که به واسطه لباسی که دزدی بود ، مردم رفتارشون باهاش عوض شد

    تغییر رفتار ادما اون رو ادم بهتری کرد


    (با یاداوری صحنه ای از مکالمه نئو و ارشیتکت توی فیلم ماتریکس) گاهی اوقات ادمها توی مسیر مشخص "قرار داده" میشن

    یعنی مثلا من میخوام شما به یه چیز بد فکر کنی ، میام بغل دستت میشینم و در قالب یک دوست دائم بهت میگم به اون چیز بده فکر نکن به اون چیز بده فکر نکن

    یا مثلا من میخوام شما به شکست عشقیت فکر نکنی ، میام در قالب یک متن در مورد محسن افشانی و داوود هزینه و ... و در قالب یک مثال به شکست عشقی اشاره میکنم و باعث میشم حتی شما تصویر طرف رو هم تصور کنی (و اگر هم نکرده بودی با همین قسمت اخر متن میکنی)

    ظاهرا من هیچ کار بدی نکردم ظاهرا ولی در عمل من شما رو به اون سمتی که دلم میخواست هدایت کردم چون در این حد عملکرد مغز شما رو میشناسم


    حالا از کرم داشتن من که بگذریم ، این حرفا رو زدم که برگردم به صحبت های اولم

    محشن افشانی و ... به نظرم هدایت میشن

    یعنی توسط مردم ، توسط فرهنگ

    اینکه محسن افشانی اگر به یه خیریه کمک کنه اونقدر صداش نمیپیچه و اون قدر به اسم خَیّر دیده نمیشه

    اگر بره حرم به عنوان یک انسان مومن شناخته نمیشه

    اما اگر عکس یک لباس زیر رو عمدا یا سهوا پخش کنه توسط خیلی ها دیده میشه



    من ، شما ، پدر و مادرهامون ، خیلی از مقدس ترین هایی که قبولشون داریم ، همه و همه گناه و اشتباه میکنیم

    اینکه امکان برگشت از اشتباهمون زیاده ، دلیل اینکه خیلی هامون درست میشیم اینه که ما رو به اسم اون قضیه نمیشناسن

    اگر شما عکس لباس زیر شریک زندگیتون یا شریک جنسیتون رو سهوا یا عمدا بذارید اینستا به اسم محسن شرتی شناخته نمیشید

    برای همین هم راحت تر بر میگردید

    اگر شما عکستون کنار دختر خاله هاتون لو بره مردم و تمام سیستم های قضایی و ... شما رو با عبارت "پلیس فتا حواسش به همه جا هست" نمیشناسن که دیگه اگر بخوای هم نتونی برگردی

    اگر هم کسی اشتباها داخل گوشیتون یا هرجای دیگه ویدیویی از شخصی ترین لحظه های روزتون ببینه ، جوری نمیشه که اسمتون ، حتی اگر روی یک ماهوراه فضایی هم بره یاداور فیلم های مستهجن بشه (زهره)



    الللللللللبته که همین پست و همین انعکاس نکات منفی من ، خودش توی همین چرخه قراره میگیره

    یعنی ما هم اگر این رفتار رو داریم ، خودمون هم یه جورایی توسط باقی افراد بازی داده شدیم

    قضیه مرغ و تخم مرغه دیگه 

    و چه بد قضیه ایست قضیه مرغ و تخم مرغ...

    اینجوری میشه که یهو ژاپن میشه اینجوری خفن

    اینجوری شده بود که یه زمانی ایران هم خیلی خفن بود

    فکر کن ، اسکندر مقدونی ، چنگیزخان و ...



    بگذریم

    شاید ما نتونیم سطح بدی این کارها و لایک ها و ... رو ببینیم

    ولی اون خانم ایرانی که رفت توی یوتیوب و چندین نفر و کشت و خودکشی هم کرد میتونه یه گوشه ایش رو بهمون نشون بده


    یادمون نره :

    به اندازه ذره ای و کمتر از آن ...

    به اندزاه ذره ای...

    ذره


  • ۰ نظر
    • امین
    • دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۹۷

    127 لعنتی

    منو تا ساعت 4 نگه داشت :-|
    بابا پدر آمرزیده ، من ساعت 6 قرار کاری دارم
    خیلی حالم بد بود
    اوج عصبانیت برای من اینه که دست و پام ملیرزه ، احساس میکنم دستم داره بی حس میشه و طوری میشم که نمیتونم راه برم
    یکی دو بار کلا در این حد عصبانی شدم فک کنم

    برای بیان سطح عصبانیتم بگم که کم کم داشت دستم میلرزید


    با تاکسی گرفتن و بدو بدو کردن و نماز هول هولکی خوندن و ... خودمو رسوندم به قرار کاریم
    از وقتی نتیجه قرار کاریمو دیدم ، همه اش به این فکر میکنم اگر ازاد باشم چقدر کار میکنم ...
    چقدر پول حلال در میارم

    امروز چندبار حرف های اون خانم اینستاگرامی با عکس پروفایل اقای خامنه ای میاد توی ذهنم:

    " بده دارن توی سربازی بهتون کار یاد میدن و برای بازار کار اماده اتون میکنن؟"
    "ولتون کنن جیکار میکنید مثلا؟ میرید علاف میچرخید دیگه"
    در اخر هم که میگفت "من یه چیزایی در مورد خوبی های سربازی میدونم که شماها نمیدونید" :-|

    اخه خواهر من
    دختر خوب
    شما کی هستی مگه؟ شمایی که فکر میکنی به ما توی سربازی کار یاد میدن ، چطور ممکنه اطلاعات خاص و سری داشته باشی؟
    شما عزیز دل برادر که زحمت بررسی صفحه اینستا من رو به خودت نمیدی تا ببینی من خودم مشغولم و علاف نیستم که بخوان از علافی نجاتم بدن ، چطور خودت رو در جایگاه با بصیرت و بنده حقیر رو در جایگاه بی بصیرتی میبنی؟


    از قضاوت خیلی بدم میاد
    سعی میکنم قضاوت نکنم و خیلی دوست دارم قضاوت بیجا نشم
    حتی دوست ندارم قضاوت کردن های دیگران رو هم ببینم 

    بعضی از حرفای حاج مهدی رو که میخونم ، انگار یه بخش خاک شده توی خودم رو میبینم که منم گاهی دلم میخواد یه حرفایی بزنم و یه چیزایی بگم که به خاطر همین قضاوت ناخوداگاه نمیگم
    حالا ولش کن

    دوست دارم ساعت ها به این خانمه فکر کنم و اون اتیش درونم رو خاموش کنم

    دوست دارم هزار بار بهش فکر کنم
    هزار بار جلو نوشتن فحش بهش رو بگیرم

    دوست دارم بشینم پیشش ، باهم حرف بزنیم
    برام از مقام عطمای ولایت بگه
    عصمت اقا رو برام با ایات قران ثابت کنه (نوشته هایی رو در مسجد کوی پسران خوندم که تلاش داشت عصمت رو برای اقای خامنه ای با ایات قران ثابت کنه)
    دوست دارم جلوش بشینم ، برام از شباهت های اقا و امیرالمومنین (ع) بگه
    بگه برام از شباهت بی بصیرتی اهل کوفه و جماعت مذهبی نما و شیعه انگلیسی و اسلام امریکایی امروز
    برام از فلسفه امام خمینی و عمق نگاه سیاسی امام راحل بگه
    دوست دارم برام از تصمیمات بی نظیر دو رهبر بزرگ ایران بگه و ثابت کنه که هرجا رهبری حرفی زده همه چیز بی مشکل بوده...

    (باور نمیکنید چقدر دلم میخواد هر کدوم از این جلمه ها رو باز کنم و تک تکشون رو جواب بدم و رد کنم)

    خلاصه که برام بگه و بگه و بگه...
    و من بدون مصرف هیچ ماده مخدر ، هیچ ارامبخش ، هیچ ماده مست کننده و هیچ چیز دیگه...
    بشینم مو نگاهش کنم و لبخند بزنم و اخر سر با ارزوی موفقیت خداحافظی کنم و برم
    بتونم از درون آآآآآآرامش کامل داشته باشم و دلم نسوزه
    بتونم همه چیز رو واگذار کنم به خدا و بگم ایشالا که همه چیز درست میشه


    همچین امینی برای من یه ارزو هست که قدم به قدم تلاش میکنم بهش برسم
  • ۸ نظر
    • امین
    • يكشنبه ۹ ارديبهشت ۹۷

    128

    برای اولین بار در طول حدود یک سال گذشته ، من از آموزش هام فیدبک منفی گرفتم

    البته در همین روز که اولین فیدبک منفی اومد ، حدودا 6 تا فیدبک مثبت هم دریافت کردم که بعضی هاش واقعا خفن خوب بود


    اما جوابم به این فیدبک منفی انچنان همراه با آرامش بود که به شکل خفنی به خودم افتخار کردم

    از این رو میتوانید نظر منفی به همراه جواب من رو در ادامه بخوانید:


    شما که خودت رو متخصص و مدرس دیجیتال مارکتینگ معرفی می کنی بهتره در قسمت هایی که میگی "فکر می کنم" اسمش اینه" و "تلفظش اینه" و "نمیدونم مخفف چیه" بیشتر تمرکز کنی و اونها رو یاد بگیری.

    تلفظ درست MOZ و Reportage رو هم بهتره یاد بگیری دیگه وقتی وارد دنیای حرفه ی تدریس میشی درست نیست تلفظ اشتباه رو به دیگران یاد بدی.

    در ضمن همه سایت هاشون رو با وردپرس نمی سازن که هی پلاگین معرفی میکنی. شما میدونی این همه پلاگین سایت رو کند میکنه؟! امنیت سایت رو میاره پایین و کلی مشکل دیگه درست میکنه؟!

    کسی تدریس میکنه درست و شفاف صحبت میکنه نه اینکه هی کلمات آخر جملات رو بخوره و هی نفس نفس بزنه و فعل رو از جملاتش پاک کنه.

    کسی که در تدریس اعتماد به نفس داره از کسانی که در اون جلسه حضور دارن سوال میپرسه، اونها رو در بحث درگیر میکنه، نه اینکه کل وقت رو خودت حرف بزنی و از سوالات برای اینکه جواب شون رو نمیدونی بگذری و طفره بری.

    در کل 25 سال سنی نیست که بخوای اسم خودت رو متخصص بنامی. شما بهتره یه رزومه درست درمون آنلاین داشته باشی و یه سایت هم درست کرده باشی که بتونی بهش اشاره کنی.


    جوابم :



    سلام خدمت شما دوست عزیز

    من 24 سالم هست و از 18 سالگی در حوزه های مختلف وبمستری کار کردم و همیشه هم هرجا سوال شده رزومه ام رو گفتم

    چندین سایت رو به عنوان متخصص سئو کار کردم و همیشه هم بهشون اشاره میکنم ، الان هم وضعیت خوبی دارن 

    در حال حاضر هم سایت هایی دست من و تیمم هست که رشد خیلی خوبی رو دارن

    خداروشکر


    من افتخار میکنم که وقتی چیزی رو نمیدونم ، اعلام میکنم که فلان مطلب رو ، فلان اسم رو یا فلان روش رو نمیدونم ، به جای دروغ گویی

    تلفظ هر دو کلمه ماز و ریپورتاژ رو بلدم ، ریپورتاژ که مشخصه و ماز رو هم از خود زبان رند فیشکین CEO وب سایت ماز میگم ماز


    بله حق با شماست همه سایت هاشون رو باوردپرس نمیسازن ، من هم هروقت دوستان جاگزین رو سوال کردن جواب دادم و تا جایی که بلد بودم ابزار جایگزین گفتم

    البته که هیچکس به اجبار به کلاسها اورده نمیشه ، هرکس سایتش وردپرسی نیست میتونه تشریف ببره جای دیگه برای آموزش


    اگر تند صحبت میکنم دلیلش این هست که سعی میکنم نهایت استفاده رو از زمان ببرم ، اگر نحوه صحبت کردن من اذیتتون میکنه خواهش میکنم با استفاده از محتوای آموزشی همراه با صحبت های بی کیفیت من خودتون رو اذیت نکنید


    در پایان هر بخش من همیشه از دوستان میخوام اگر سوالی دارن بپرسن

    اگر کلاس ها رو حضوری تشریف اورده بودید میدید که در زمان استراحت بین کلاس ها همیشه دوستان جمع میشن و سوالاتشون رو میپرسن و من درخدمتشون هستم

    من تمام سوالات رو یا جواب میدم یا میگم نمیدونم به فلان شخص مراجعه کنید


    ممنون بابت نصیحت هاتون

    ای کاش شما هم یاد بگیرید از کسی که با 24 سال سن 5 نفر رو حقوق میده و در روز بیشتر از 16 ساعت رو برای کار میذاره حمایت کنید

    حمایت به این معنی که حداقل با لفظ تند خودتون سعی نکنید ازارش بدید.

    من به خاطر فیدبک های بسیار خوبی که از دوستان میگیرم خداروشکر با یک صحبت تند ناراحت نمیشم

    فیدبک هایی که از سمت دوستانی میاد که کلاس های چند میلیونی رو شرکت کردن و اخر سر از کلاس های رایگان ما باز هم اطلاعات مفید میگیرن


    در اخر اگر این ویدیو ها باعث هدر رفتن حجم اینترنت و زمان شما شده معذرت خواهی میکنم و امیدوارم بتونید در محتواهای رایگان دیگه از باقیه برگزار کنندگان رویدادها ، آموزش بهتری رو تجربه کنید

    موفق باشید @}---

  • ۳ نظر
    • امین
    • شنبه ۸ ارديبهشت ۹۷

    129

    شما حساب کن


    دوازدهم باشه

    ما هم اردی"بهشت" باشه

    به مناسبت یک عید ، فکرت هم سمت امام دوازدهمت باشه

    دیگه تمومه دیگه

    شدیدا منتظر این عیدم


  • ۰ نظر
    • امین
    • سه شنبه ۴ ارديبهشت ۹۷

    132

    یه تفکری هم هست که میگه من خیلی بدم که کسی کاریش نداشته باشه


    بدم نیست

    حسش خوبه

    همین که نخوام یه ساعت توضیح بدم که میشه هم کپی رایت رو رعایت کنی هم چندتا سریال رو دزدی ببینی


    خسته شدم از توضیح یان منطق ساده که شما وقتی پات میره توی جوب ، دراز نمیکشی توی جوب ، در اولین فرصت همون پای مبارک رو تمیز میکنی 


    خسته میشم از توضیح اینکه بله من اهنگ خواننده خانم گوش نمیدم ولی ولی پیت بول گوش میدم


    من مذهبیم ولی روابطی هم دارم

    هرکی میگه روابط ، منظورش روابط جنسی نیست در ضمن


    من نمازم رو همونجایی میخونم که یک نیروی بهایی هم استخدام کردم

    چون نمفهمم باید چه غلطی بکنم در برابرش


    من هروقت ازدواج کنم مسلما زنم چادریه

    کسی هم به زور چادری نمیکنم ، مثل ادم میرم با کسی ازدواج میکنم که خودش انتخاب کرده باشه چادری باشه

    ولی به شدت هم مختالف حجاب اجباری و مخالفات جمهوری اسلامی فرمش هستم


    من یه ادم خسته ی در حال مقاومت هستم 

    من ذهن خر تو خری دارم بلانسبت شما

  • ۰ نظر
    • امین
    • سه شنبه ۴ ارديبهشت ۹۷