دفترچه شخصی سید محمد امین هاشمی

یک دفترچه مجازی برای یادداشت روزمرگی ها ، خاطرات ، تفکرات ، نظرات شخصی و ...

۱۴ مطلب در آبان ۱۴۰۰ ثبت شده است

روز چهل و دوم: 54 ساعت

نمیدونم از کجا شروع شد

اولین بار چی شد که به سرم زد

ولی قویا این فکر توی ذهنم اومده که قرار 54 سالگی بمیرم :-))

چرا اخه؟

 

به هر حال

اینقدر حسش مطمئن و عجیب و تازه هست که میخوام بشینم یه دو دو تا چهارتا کنم ببینم تا 54 سالگی دوست دارم چطوری زندگی کنم

احتمالا دقیقا این شکلی عملی نشه

شاید حتی نزدیشم نشه

ولی این حس برنامه ریزیش خوبه

یه دیدی به ادم میده

دوستش دارم

  • ۲ نظر
    • امین
    • جمعه ۲۱ آبان ۰۰

    روز چهل و یکم: بازم نیاز به روز نویسی دارم

    سری قبل  روز چهلم تموم کردم و گفتم شاید بعدا اومدم و تا 72 ادامه دادم

    الان اومدم ادامه بدم

    چون دوباره نیاز به روز نویسی پیدا کردم

     

    ***

     

    این روزا در سبک ترین حالات کاری خودم هستم

    منظم تر از همیشه

    کم چالش تر از همیشه

    چالشی هم اگر هست، تهش پیداست، گنگ نیست، غریب نیست، جدید نیست...

     

    و خوب در همچنی شرایطی فکر میکنم هر ادمی، بیشتر از همیشه به این فکر میافته که رشد کنم

    یه تغییری بدم

    یه تکونی بخورم

     

     

    اینها نیاز به یک فکر از همیشه ارومتر داره

    و نوشتن، حتی همین نوشته های بی سر و ته نصفه نیمه، خیلی خوب ذهن منو اروم میکنه

  • ۰ نظر
    • امین
    • پنجشنبه ۲۰ آبان ۰۰

    با خودت چیکار میکنی؟

    عیییییییییینا همین که الان هستم

    همین خوده خوده خودم رو

    ببینیم

    باهاش اشنا بشم

    چیکار میکنیم باهاش؟

     

    بدم میاد ازش؟ خوشم میاد ازش؟

    دوست میشم باهاش؟ دوست معمولی؟ رفیق فابریک؟

     

    سوال خیلی مهمیه ها

  • ۰ نظر
    • امین
    • يكشنبه ۹ آبان ۰۰

    وظیفه من توی روزهای بالا و پایین

    شدیدا معتقدم مشکلات و سختی های زندگی رو اگر فقط از روشون رد بشی هی بدتر میشن

    باید حلشون کنی

    پس به همین دلیل هست که به  این موضوع که در ادامه میبینید فکر میکنم، در موردش مینویسم و ...پ

     

     

     

     

    زندگی که بالا و پایین داره

    کشف تازه ای نیست

     

    اصلا خودتو بکشی که روزهای بد نیاد، آخرش یه روزایی بهم میریزه زندگی...

    البته که درصدش رو میشه کم و زیاد کرد ولی به هر حال نمیشه از بین بردنش به نظرم

     

    حالا بحث اینه که چیکار کنم؟

    توی روزهای بد

    توی روزهای خوب

     

    من تصمیم دارم توی روزهای خوب (مثل این روزهایی که الان توش هستم) به روزهای بدم فکر کنم و براش برنامه بریزم

    مثلا حدود  ماه پیش من در حد مرگ داشتم درد میکشیدم به خاطر کرونا

    توی اون روزها حرف هایی زدم و فکرهایی کردم که عمیقا ازشون پشیمونم

     

    هیچکس بهتر از من دلیل و حال اون حرف ها و فکرها رو نمیفهمه

    پس دو حالت داره:

    1- یا کارم درست بوده، که پس ناراحتی و غصه نداره

    2- یا کارم غلط بوده، که خوب ببینم چرا اون کار غلط رو کردم، چطور جلوش رو بگیرم و ...

  • ۰ نظر
    • امین
    • شنبه ۸ آبان ۰۰