شده که برای رسوندن یه منظور، ادا در اوردم

"قهر کردن" میگیم بهش اصطلاحا

 

من به شخصه تقریبا هر وقت با کسی قهر کردن ادا بوده

یعنی دنبال یه مقصدی بودم

 

وگرنه ناراحتی خالی که خوب حرفم رو میزنم

خیلی مودبانه، یه کم مودبانه یا هرچی...

 

 

 

جدیدا دارم یه چیز جدیدی رو تجربه میکنم ولی

دیگه قهر نیست

ناراحتی هم نیست حتی انگار

یه جورایی کاهش اعتبار طرف پیش خودمه 

مجددا انگلیسیش رو بلدم ولی فارسیش رو نه و مجددا از این بابت احساس با کلاسی میکنم :-))

disregard میشه انگلیسیش

کاهش احترام

یه همچین چیزی

 

یعنی یه جورایی میفهمی بابا این بنده خدا حداقل در حال حاضر لایق این درجه ای نیست که تو بهش دادی

اونم گناه داره ها

یعنی اونم ضربه میخوره به نوبه خودش از این اشتباهی که من نوعی کردم

اینقدر میبرمش بالا هم خودشو خراب میکنه من رو سر ما خراب کاری میکنه

 

یه همچین حالتیه خلاصه

خدایا من و از قرار گرفتن در جایگاهی که لایقش نیستم معاف کن

یه جوری نشه بی لیاقت بشم

یا ظرفیتمو ببر بالا یا جایگاهمو بیار پایی

قربون دستت