میگم:

فلان جلسه رو تو باید میرفتی نه من

طرف خیلی گرگه

ادم خوبیه ها

ولی من رو میخواد بکنه تو پاچه ام، چون میبینم سنم پایینه، تو مخش نمیره با من قرار داد عدد بالا ببنده

 

منظورم به سنم بود فقط...

ولی گفت:

آره تو یه جا خسته میشی ول میکنی

کنار میکشی

اونا هم سوار قضیه میشن

 

رفتم تو فکر

که چقدر راست میگه

چقدر جاها خسته شدم، کنار کشیدم

با اینکه میدونستم کار درست رو میکنم، حرف درست رو میزنم

 

چه کار میشه کرد...