نمیدونم دقیقا چرا

ولی همیشه 1404 برام سال خاصی به نظر میومده

25 سالگی هم همینطور بود البته

فکر میکردم 25 سالگی دیگه یه سیستم کامل ساختم که خودش برای خودش پول میسازه و من نمیخواد کار خاصی بکنم

نصفه پیش رفت

ولی خوب خداروشکر حداقل همین نصفه رو پیش رفت

 

امروز هم نشستم به 1404 فکر کردم

توی مترو!

همینجوری که وقت نمیشه ادم تمرکز کنه

اینقدر زنگ و پیام و کار و خراب کاری و ...

 

چقدر چیزا با قبلا که به 25 سالگی فکر میکردم فرق کرده

از جمله همین که قبلا سن خودم معیار بود و الان فاصله زمانی مونده تا هدف مهمه

 

از جمله اینکه قبلا توی آرزوها و هدف ها و ... هیچوقت سلامتی جایگاهی نداشت!

انگار قرار هست همیشه باشه

ولی الان توی همین 27 سالگی با قدرت حس میکنم اهمیتش رو و احتمال نبودش رو در فاصله ای نه چندان دور

 

هیچ وقت توی اهدافی که مینوشتم و بهشون فکر میکردم "دل خوش" نبود

بیشتر پول برام معنی دل خوش رو داشت

الان عوض شده

به مشکلاتی خوردم که با پول حل نمیشدن

قبلا هم بهم میگفتی همه چیز با پول حل نمیشه قبول داشتما

ولی حسش نکرده بودم، درکش نکرده بودم

 

قبلا توی ارزوهام حضور عزیزانم نبود

حال و صورت بابا رو اینطوری ندیده بودم

با اینکه اون سالها بابا اوضاع شیمیاییش خیلی خراب بود ولی ظاهرش از الان بهتر بود

به نبودنش فکر نمیکردم

الان... متاسفانه گاهی اوقات با دیدن ظاهرش بهش فکر میکنم

 

قبلا توی اهدافم پول رو به تومن میگفتم

از اون موقع تا الان یه دوره احمدی نژاد و یه دوره روحانی دیدم

که اهداف مالیمو با دلار مینویسم

تومن و ریال خودشون پشتوانه درست و حسابی ندارن

چه برسه اهداف من بخوان بهشون تکیه کنن

 

قبلا وقت داشتم خیلی به ارزوهام فکر کنم

الان باید لا به لای تسک ها و کارهای روزانه بذارم که نگاهی بهشون بکنم و یه کم بهشون فکر کنم تا مسیرم رو گم نکنم

قبلا بدبختی بیکاری بود

الان چرت کاریه!

قبلا کاری نمیتونستم بکنم، نبود بکنم (حداقل فکر میکردم اینطوریه و الان میفهمم که هم بلد بودم و هم میتنونستم ولی خوب نکردم)

الان اینقدر کارهای روزمره از کنترل ادم خارج میشه که هرچی هم سیستم میسازی و برنامه میریزی دوباره جمع میشه

دوباره کارهای جدید میاد و ادم جدید میخواد و ساخت یک بخش جدید توی این سیستم کل زندگی رو فلج میکنه

حداقل توی این قد و قواره فعلی کسب و کار من

 

قبلا کلا همه چیز متفاوت بود

ولی از خدا پنهون نیست، از شما چه پنهون 

من الان رو بیشتر دوست دارم

با همه سختی هاش

خداروشکر