خودم سر صحبت رو در مورد چیزهایی که از خودم بدم میاد باز کردم

نتیجه گیری؟

صبر و تمرکز

دو حلقه گمشده زندگی من

 

صبرم رو بیشتر کنم، دیرتر از کوره در برم، کمتر عصبی بشم (برخلاف چیزی که بچه های بلاگی توی دنیای بیرون ازم دیدن، به شدت سریع عصبی میشم)

 

تمرکزم رو بذارم روی چند تا چیز اصلی، اینقدر پخش و پلا نباشم، اینقدر هی تصمیم نگیرم

تصمیم هام در خلاف هم نیست، اما همسو با همم نیست

هرکدوم یه سمتی میره

هرکدوم من رو به سمتی میبره

انرژی من رو تلف میکنه

به خاطر اهداف کوچیکی که حتی اگر بهشون برسم هم چیز زیادی به دست نیاوردم!

 

احمقانه است، نه؟

ولی به خیلی چیزا توی سالهای گذشته که فکر میکنم میبینم احماقنه است

اما احمقانه بودنش به خاطر ندونستنم بوده

نمیدونم الان چی رو نمیدونم که این کارهای احمقانه رو میکنم

ولی میدونم که نمیدونم