حدود 8 سال با یک لپ تاپ دل 5110 زندگی کردم

کار کردم

تفریح کردم

بازی کردم

مطالعه کردم

 

امروز یه جورایی روز اخرشه

البته که توی تیم خودمون دادم به یکی از بچه ها که بازم از پیشم نره

 

یه جورایی یکی از بهترین دوستان بوده

بیشترین حجم عصبانیت و ناراحتیم رو روش خالی کردم

پرتش کردم

انداختمش

یه بار یه جوری زدم توی مانیتور که شکست...

 

 

عمیقا دوستش داشتم و دارم

و خوب این از بدی من هست که وقتی کم میارم و از دنیا میبرم، ناراحتیم رو میبرم پیش اونی که بیشتر از همه بهش اعتماد دارم!

تمام سعیم این بوده که خوشی هام رو هم با بهترین های زندگیم تقسیم کنم

ولی خوب

به نظر خودم درست نیست اینجوری

 

فقط باید خوشی ها رو تقسیم کرد

ناراحتی ها و ... رو بهتره تا جای ممکن تکی حل کنیم

نمیدونم

شایدم اشتباه میکنم

 

به هر حال این اولین متنی هست که با لپ تاپ جدیدم مینویسم

احتمالا اینم در اینده دوستش داشته باشم

نمیدونم

فعلا که اصلا ندارم

راه دست نیست

راحت نیست

به نظر شکننده و مامانی میاد

 

مثل دلم محکم نیست

قابل اعتماد به نظر نمیاد...

 

نمیدونم والا

به هر حال خداروشکر که همین هست