آلودگیه اقا

آلودگی

چند روزی هست به خواب آلوده ام

ولمم نمیکنه ، از صبح با سردرد و سوزش چشم بیدار میشم ، تا شب با همین روال میرم جلو

از نظر روحی داره بهمم میریزه

هی سر درد ، هی سوزش چشم

کاملا پیام بدنم رو دریافت میکنم که لعنتی من نیاز به یک خواب حسابی دارم

ولی بدنم هم باید این پیام رو درک کنه که لعنتی من توی پادگان حق ندارم بخوابم بیرونش هم کار دارم

خستگی و خواب آلودی باعث شده حتی حوصله نوشتن هم نداشته باشم 


حتی همون چرت و پرت های بی مخاطب که فقط برای خالی شدن مغزم بود

این متن رو هم الان که دارم مینویسم منتظرم بچه های کلاس بیان که دارم مینویسم

نه میتونم بخوابم (بیان ببنن من خوابم زشته) و نه کاری رو میتونم شروع کنم چون الانا دیگه میان


رشد شرکتمون هم روی مخمه

گاهی اوقات شما میدونی که فلان راهی که داری انتخاب میکنی ، این سختی ها رو داره

اینجاها باید صبر کنی و ...

ولی اخر سر توی مسیر که میافتی قضیه فرق میکنه


*****


مطالب بالا رو نوشتم ولی ارسال نرسیدم بکنم ، یهو بچه های کلاس اومدن سند نشد

دیروز بچه ها داخل گروه یادی کردن از آهنگ گل افتاب گردون گروه اریان

رفتم گوش دادم ، بعدش یا آهنگ ستاره افتادم و الان دارم گوش میدم

با وجود سوزش چشمم انقدر حالمو خوب کرده که نگو...


هنوزم خسته ام 

ولی خسته راضی

خدارشکر